معنی مهتم - فرهنگ فارسی معین
معنی مهتم
- مهتم((مُ تَ مّ))
- غم خوار، اندوه مند، توجه کننده به کاری
تصویر مهتم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مهتم
مهتم
- مهتم
- اندوه مند و غمخوار. (ناظم الاطباء). اندوهمندشونده و غمخوارگی کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). و رجوع به اهتمام شود
لغت نامه دهخدا
مهتر
- مهتر
- کسی که در طویله اسب ها را تیمار می کند، بزرگ تر، کلان تر، رئیس و سردار
فرهنگ فارسی عمید
متهم
- متهم
- آنکه ناگوار شمارد آب و هوای شهری را بد نام شده و تهمت زده شده، مظنون
فرهنگ لغت هوشیار