- نیوزاد (پسرانه)
- پهلوان زاده
معنی نیوزاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بچه دیو
بچۀ دیو، دیونژاد، کنایه از اسب قوی هیکل
طفلی که تازه به دنیا آمده، تازه زاییده شده
نوزاده: (نه پیر است و نه نوزاد میان این و آن)
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
شیر بچه، همچون شیر، زاده شیر، شجاع، طبق بعضی از نسخه های شاهنامه نام جارچی انوشیروان پادشاه ساسانی
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
زاده جاوید، بشادی زائیده شده، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر انوشیروان پادشاه ساسانی
بچه دیو دیو نژاد، اسب قوی هیکل و تیز دو
شجاع، دلیر، بچه شیر
گردباد، باد شدید که هوا را تیره و تار کند، کنایه از اسب یا شتر تندرو
روسپی زاده غیرزاده حرامزاده
میرزاده: آمدی روزی بمکتب میرداد کودکی را دید پیش میرزاد. (منطق الطیر)
بنده برده، نجات نیافته، بداصل بد نژاد نانجیب، لئیم مقابل آزد
کودکی که تازه بدنیا آمده تازه زاییده شده:جمع نوزادگان: (دوش ز نوازدگان مجلس نو ساخت باغ مجلسشان آب زد ابریسیم مذاب) (خاقانی)
گردباد، جنون، دیوانگی
روسپی زاده، غیرزاده، حرامزاده
دانه ای به درشتی نخود و قهوه ای رنگ یا سفید که بر تنۀ بعضی درختان می روید و سفت می شود. برخی از انواع آن باعث افزایش شیر مادر می شود، شیرزاده، زادۀ شیر، بچه شیر، کنایه از شجاع، دلیر، برای مثال یا رسول الله جوان ار شیرزاد / غیر مرد پیر سرلشکر مباد (مولوی۱ - ۶۳۹)
میرزاده، امیرزاده
اثر، نشانه
نیوشیدن، گوش کردن، شنیدن
جوانی که تازه داماد شده، تازه داماد
جایی که نی فراوان روییده باشد، نیستان
نازاینده سترون عقیم: گاو نازاد گشت زاینده آب در جویها فزاینده. (نظامی)