جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نیووند

نیومند

نیومند
پهلوان. شجاع:
دگر آفرین کن بدان نیومند
سپهدار فرخنده پولادوند.
فردوسی (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

نیاوند

نیاوند
دهی است از دهستان سیلوئیۀ بخش زرند شهرستان کرمان. در 30هزارگزی شرق زرند، بر سر راه زرند به رفسنجان در دامنۀ معتدل هوائی واقع و دارای 208 تن سکنه است. آبش از قنات محصولش غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

نیوند

نیوند
نیوند مریم یکی از گونه های سداب کوهی است که به آن هزار اسپند نیز گویند و بعربی حب المحلب نیز خوانند، پیوند مریم. توضیح بنظر می آید مرادف حب المحلب بعلت شباهت املائی نیوند میریم یا پیوند مریم است و صحیح نباشد
فرهنگ لغت هوشیار

نیوند

نیوند
دوائی است که آن راحرمل عامی گویند و آن نوعی از سداب کوهی است. (از برهان). آن را نیوند مریم نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به نیوند مریم شود، فهم و آن حصول معانی است مر نفس انسانی را. (از انجمن آرا) (از برهان). مجعول است و ظاهراً برساختۀ آذرکیوانیان است
لغت نامه دهخدا

پیشوند

پیشوند
کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند
فرهنگ لغت هوشیار