دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج، واقع در 7هزارگزی خاور روانسر با 171 تن سکنه، آب آن از چشمۀ قره سو روانسر و آب برف و باران و راه آن ماشین روست، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج، واقع در 7هزارگزی خاور روانسر با 171 تن سکنه، آب آن از چشمۀ قره سو روانسر و آب برف و باران و راه آن ماشین روست، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اشترجان فلاورجان شهرستان اصفهان، در 11هزارگزی جنوب غربی فلاورجان و 4هزارگزی شمال پل بابامحمود در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش غلات و برنج، شغل اهالی زراعت و گله داری وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان اشترجان فلاورجان شهرستان اصفهان، در 11هزارگزی جنوب غربی فلاورجان و 4هزارگزی شمال پل بابامحمود در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش غلات و برنج، شغل اهالی زراعت و گله داری وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
گدایان شوخ چشم. (لغت فرس). گدایان ناهموار و درشت. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گدایان. (شمس فخری). گدایان بی شرم شوخ. (صحاح الفرس). ج نرّه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) : آن که این شعر نرگان گفته ست زیر سیصدهزار تن خفته ست. قریعالدهر (از لغت فرس). از جهان برداشت آئین سؤال کرد قارون خلق را تا نرگان. شمس فخری. رجوع به نره شود
گدایان شوخ چشم. (لغت فرس). گدایان ناهموار و درشت. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گدایان. (شمس فخری). گدایان بی شرم شوخ. (صحاح الفرس). ج ِ نَرّه. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) : آن که این شعر نرگان گفته ست زیر سیصدهزار تن خفته ست. قریعالدهر (از لغت فرس). از جهان برداشت آئین سؤال کرد قارون خلق را تا نرگان. شمس فخری. رجوع به نره شود
انیران، جز ایران، خارج از ایران، (یادداشت مؤلف)، رجوع به انیران شود: جهاندار همداستانی نکرد از ایران و نیران برآورد گرد، فردوسی، چو ایران و نیران به ما رام گشت همه کام بهرام ناکام گشت، فردوسی، به ایران و نیران و روم آگهی است که شیروی بر تخت شاهنشهی است، فردوسی
انیران، جز ایران، خارج از ایران، (یادداشت مؤلف)، رجوع به انیران شود: جهاندار همداستانی نکرد از ایران و نیران برآورد گرد، فردوسی، چو ایران و نیران به ما رام گشت همه کام بهرام ناکام گشت، فردوسی، به ایران و نیران و روم آگهی است که شیروی بر تخت شاهنشهی است، فردوسی
جمع نور است، رجوع به نور شود، جمع نیر است، رجوع به نیر شود، جمع نار است، رجوع به نار شود: آن همه نور و راحت و نعمت وین همه رنج و ظلمت و نیران، ناصرخسرو، به نیران شوق اندرونش بسوخت حیا دیده بر پشت پایش بدوخت، سعدی، چشم بد دور محفلی دیدم روشن از نور حق نه از نیران، هاتف، ، مجازاً، دوزخ، (آنندراج)
جمع نور است، رجوع به نور شود، جمع نیر است، رجوع به نیر شود، جمع نار است، رجوع به نار شود: آن همه نور و راحت و نعمت وین همه رنج و ظلمت و نیران، ناصرخسرو، به نیران شوق اندرونش بسوخت حیا دیده بر پشت پایش بدوخت، سعدی، چشم بد دور محفلی دیدم روشن از نور حق نه از نیران، هاتف، ، مجازاً، دوزخ، (آنندراج)
دهی است از دهستان پشت آربابا از بخش بانۀشهرستان سقز، در 27هزارگزی جنوب غربی بانه و در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولش غلات، توتون، ارزن، ماذوج و شغل مردمش زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان پشت آربابا از بخش بانۀشهرستان سقز، در 27هزارگزی جنوب غربی بانه و در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولش غلات، توتون، ارزن، ماذوج و شغل مردمش زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
نام روز سیزدهم است از تیرماه، گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد بشرط آنکه افراسیاب یک تیر پرتاب راه از ملک خود به منوچهر پس بدهد، حکما تیری ساختند از روی حکمت و در وقت طلوع آفتاب آرش آن تیر را بر کمان نهاده از جبال طبرستان به طرف مشرق انداخت بعد از تفحص بسیار روز سیزدهم در کنار آب آمویه یافتند، (برهان)، روز سیزدهم از تیرماه، گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد، (ناظم الاطباء)، جشن روز تیر از ماه تیر، (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج) (از انجمن آرا)، از ’تیر’ + ’گان’ (پسوند نسبت) جشنی است که در تیرروز (روز سیزدهم) ازماه برپا می شد، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به تیربه معنی روز و یشتها ج 1 ص 334 و 335 و خرده اوستا ص 209 و التفهیم بیرونی ص 254 و آثارالباقیه ص 220 شود
نام روز سیزدهم است از تیرماه، گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد بشرط آنکه افراسیاب یک تیر پرتاب راه از ملک خود به منوچهر پس بدهد، حکما تیری ساختند از روی حکمت و در وقت طلوع آفتاب آرش آن تیر را بر کمان نهاده از جبال طبرستان به طرف مشرق انداخت بعد از تفحص بسیار روز سیزدهم در کنار آب آمویه یافتند، (برهان)، روز سیزدهم از تیرماه، گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد، (ناظم الاطباء)، جشن روز تیر از ماه تیر، (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج) (از انجمن آرا)، از ’تیر’ + ’گان’ (پسوند نسبت) جشنی است که در تیرروز (روز سیزدهم) ازماه برپا می شد، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به تیربه معنی روز و یشتها ج 1 ص 334 و 335 و خرده اوستا ص 209 و التفهیم بیرونی ص 254 و آثارالباقیه ص 220 شود