- نعاس
- سستی و فترت در حواس، چرت، ابتدای خواب
معنی نعاس - جستجوی لغت در جدول جو
- نعاس
- سستی، چرت، اول خواب
- نعاس ((نُ))
- سستی، خواب، چرت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نعل، درگاه، پایین مجلس مثلاً صف نعال
برده فروش، دلال یا فروشندۀ چهارپایان
بانگ کردن کلاغ، بانگ کلاغ که به فال بد بگیرند
نعجه ها، گوسفندها، ماده میش ها، جمع واژۀ نعجه
خونی که پس از زاییدن از زنان خارج می شود، ایام زاج بودن زن
آیینه، ترشیدن دختر
خوابنده
مس فروش، سرشت، طبیعت
انگله دار از گیاهان گیاهی است ازتیره صندل هاکه غالبا بصورت درختچه است. این گیاه نیمه اول عمرش راکه جوان است بصورت طفیلی میگذراندوبوسیله مکینه هایی ازشیره های گیاهی درختان مجاورش استفاده میکندوفقط موقعی که رشدش کامل شود میتواندبوسیله ریشه خودموادغذایی رااززمینجذب کند اسپرس ابولیله
فروشنده حیوانات و دلال فروش آنها
جمع نعامه، شتر مرغان
جمع نعل بمعنی کفش است
بانگ کلاغ، بانگ شبان
نافرمان، حیله گر فتنه دوست
جمع نعجه، گوسپندان ماده میش ها گاوهای دشتی جمع نعجه
آواز کلاغ آواز دادن کلاغ
زایمان زن، زایخون، گرانمایه گردیدن، زچگی زن زچگی زن حالت وضع حمل، ایام زچگی زن. یا ایام نفاس. خونی که پس از زاییدن از زن خارج شود خون ولادت
همه دان
فرو هشته لرزان
مسگر، مس فروش
مس، فلزی سرخ رنگ که در ضرب سکه و تهیۀ سیم برق و ظروف آشپزخانه مورد استفاده قرار می گیرد
صد و چهاردهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶ آیه، قل اعوذ
مردم، آدمیان
برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط می کنند و در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، نسوار
مردم، آدمیان
برگ خشک از نوع تنباکو که آن را نرم می کوبند و با اندکی آهک مخلوط می کنند و در جلو دهان میان لب و دندان می ریزند، نسوار
شبگرد پاسبان گزیر
مردمان، نام یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآنی) نان خشک مردمان ظدمیان: ناس مردم باشد و کو مردمی ک تو سر مردم ندیدستی دمی. (مثنوی. نیک. 323: 4) توضیح ناس اسمی است که برای جمع وضع شده مثل قوم و رهط. واحدش انسان است و بر انس و جن اطلاق میشود و اغلب بر انس. و گفته اند که اصلش} اناس {است که جمع انس باشد و این جمعی است نادر که با آوردن الف و لام بر سر آن فاء (الفعل) حذف شده