دیوار کوچکی را گویند که در برابر چیزها کشند تا ننماید. (برهان قاطع) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). حصار. (فرهنگ خطی). در لغت فرس ترا بدین معنی آمده ولی درصحاح الفرس نرا است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
دیوار کوچکی را گویند که در برابر چیزها کشند تا ننماید. (برهان قاطع) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). حصار. (فرهنگ خطی). در لغت فرس ترا بدین معنی آمده ولی درصحاح الفرس نرا است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
دهی است از بخش جالق شهرستان سراوان، در 72هزارگزی شمال جالق، در نزدیکی مرز پاکستان، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش خرما و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش جالق شهرستان سراوان، در 72هزارگزی شمال جالق، در نزدیکی مرز پاکستان، در جلگۀ گرمسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش خرما و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
احمد (حاجی...) ابن حاج ملامهدی یا محمدمهدی، معروف به نراقی. از اکابر دانشمندان و فقهای امامیۀ قرن سیزدهم هجری قمری است. وی اشعار عرفانی فراوانی سروده است و در شعر ’صفائی’ تخلص کرده. مؤلف ریحانه الادب این تصانیف را بدو نسبت کرده است: 1- اجتماع الامروالنهی. 2- اساس الاحکام، در اصول فقه. 3- اسرارالحج. 4- حجیهالمظنه. 5- خزائن. 6 -دیوان شعر فارسی. 7- سیف الامه. 8- شرح تجریدالاصول. 9- طاقدیس، شامل مثنویات او. 10- عین الاصول. 11- مستند الشیعه فی احکام الشریعه. 12- معراج السعاده. 13- مفتاح الاحکام. 14- مناهج الوصول. وی در وبای عام قریۀ نراق به سال 1245 هجری قمری درگذشت. او راست: تاراج کنی تا کی ای مغبچه ایمان ها کافر تو چه می خواهی از جان مسلمان ها پروانه صفت گردم گرد سر هر شمعی از روی تو چون روشن شد شمع شبستان ها. # بدین دردم طبیبی مبتلا کرد که درد هر دوعالم را دوا کرد خوشاحال کسی کاندر ره عشق سری درباخت یا جانی فدا کرد در میخانه بر رویم گشادند مگر میخواره ای بر من دعا کرد صفائی تا مرید میکشان شد عبادتهای پیشین را قضا کرد. # در حیرتم آیا ز چه رومدرسه کردند جائی که در آن میکده بنیاد توان کرد. # از بیم ملامت رهم از میکده بسته است از خانه ما کاش به میخانه دری بود. # تا مغبچگان مقیم دیرند در دیر مغان مرا مقام است آن آیه که منع عشق دارد واعظ بنما به من ! کدام است و آن می که به دوست ره نماید آخر به کدام دین حرام است گفتیم بسی ز عشق و گفتند این قصه هنوز ناتمام است. رجوع به ریحانهالادب ج 4 ص 183 و روضات الجنات ص 27 و هدیهالاحباب ص 180 و مستدرک الوسائل ص 384 و قصص العلماء ص 103 و اعیان الشیعه ج 11 ص 249 و ریاض العارفین ص 463 شود
احمد (حاجی...) ابن حاج ملامهدی یا محمدمهدی، معروف به نراقی. از اکابر دانشمندان و فقهای امامیۀ قرن سیزدهم هجری قمری است. وی اشعار عرفانی فراوانی سروده است و در شعر ’صفائی’ تخلص کرده. مؤلف ریحانه الادب این تصانیف را بدو نسبت کرده است: 1- اجتماع الامروالنهی. 2- اساس الاحکام، در اصول فقه. 3- اسرارالحج. 4- حجیهالمظنه. 5- خزائن. 6 -دیوان شعر فارسی. 7- سیف الامه. 8- شرح تجریدالاصول. 9- طاقدیس، شامل مثنویات او. 10- عین الاصول. 11- مستند الشیعه فی احکام الشریعه. 12- معراج السعاده. 13- مفتاح الاحکام. 14- مناهج الوصول. وی در وبای عام قریۀ نراق به سال 1245 هجری قمری درگذشت. او راست: تاراج کنی تا کی ای مغبچه ایمان ها کافر تو چه می خواهی از جان مسلمان ها پروانه صفت گردم گرد سر هر شمعی از روی تو چون روشن شد شمع شبستان ها. # بدین دردم طبیبی مبتلا کرد که درد هر دوعالم را دوا کرد خوشاحال کسی کاندر ره عشق سری درباخت یا جانی فدا کرد در میخانه بر رویم گشادند مگر میخواره ای بر من دعا کرد صفائی تا مرید میکشان شد عبادتهای پیشین را قضا کرد. # در حیرتم آیا ز چه رومدرسه کردند جائی که در آن میکده بنیاد توان کرد. # از بیم ملامت رهم از میکده بسته است از خانه ما کاش به میخانه دری بود. # تا مغبچگان مقیم دیرند در دیر مغان مرا مقام است آن آیه که منع عشق دارد واعظ بنما به من ! کدام است و آن می که به دوست ره نماید آخر به کدام دین حرام است گفتیم بسی ز عشق و گفتند این قصه هنوز ناتمام است. رجوع به ریحانهالادب ج 4 ص 183 و روضات الجنات ص 27 و هدیهالاحباب ص 180 و مستدرک الوسائل ص 384 و قصص العلماء ص 103 و اعیان الشیعه ج 11 ص 249 و ریاض العارفین ص 463 شود
مهدی یا محمدمهدی (حاج ملا...) ابن ابوذر نراقی کاشانی، موصوف به خاتم المجتهدین. از فقهای شیعه و حکیم و ریاضی دان و ادیب قرن دوازدهم هجری قمری است. از تألیفات اوست: 1- انیس التجار، در قواعد تجارت. 2- انیس المجتهدین، در فقه و اصول. 3- انیس الموحدین، در اصول دین. 4-التجرید یا تجریدالاصول، در اصول فقه. 5- التحفه الرضویه فی المسائل الدینیه. 6- جامعالافکار و ناقدالانظار، در اثبات واجب الوجود. 7- جامع السعادات، در اخلاق. 8- لوامع الاحکام، در فقه. 9- محرق القلوب، در مصائب اهل بیت. 10- مشکلات العلوم. 11- معتمدالشیعه، در احکام. 12- منسک حج. وی به سال 1209 هجری قمری در نجف وفات یافت. رجوع به ریحانه الادب ج 4 ص 186 و روضات الجنات ص 675 و مستدرک الوسائل ص 396 و هدیهالاحباب ص 180 شود
مهدی یا محمدمهدی (حاج ملا...) ابن ابوذر نراقی کاشانی، موصوف به خاتم المجتهدین. از فقهای شیعه و حکیم و ریاضی دان و ادیب قرن دوازدهم هجری قمری است. از تألیفات اوست: 1- انیس التجار، در قواعد تجارت. 2- انیس المجتهدین، در فقه و اصول. 3- انیس الموحدین، در اصول دین. 4-التجرید یا تجریدالاصول، در اصول فقه. 5- التحفه الرضویه فی المسائل الدینیه. 6- جامعالافکار و ناقدالانظار، در اثبات واجب الوجود. 7- جامع السعادات، در اخلاق. 8- لوامع الاحکام، در فقه. 9- محرق القلوب، در مصائب اهل بیت. 10- مشکلات العلوم. 11- معتمدالشیعه، در احکام. 12- منسک حج. وی به سال 1209 هجری قمری در نجف وفات یافت. رجوع به ریحانه الادب ج 4 ص 186 و روضات الجنات ص 675 و مستدرک الوسائل ص 396 و هدیهالاحباب ص 180 شود
دهی است از بخش بندبی شهرستان بابل، در 40هزارگزی جنوب بابل، در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 790 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش لبنیات، شغل اهالی گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از بخش بندبی شهرستان بابل، در 40هزارگزی جنوب بابل، در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 790 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش لبنیات، شغل اهالی گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
قصبۀ مرکزی دهستان نراق از بخش دلیجان شهرستان محلات است. در 15هزارگزی مشرق دلیجان، در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 3600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سارو قنات، محصولش غلات و میوه های صیفی و سیب زمینی و لبنیات، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و قالیچه بافی است. نراق یکی از قصبات قدیمی است و پیش از این اهمیتی بیش از این داشته. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
قصبۀ مرکزی دهستان نراق از بخش دلیجان شهرستان محلات است. در 15هزارگزی مشرق دلیجان، در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 3600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سارو قنات، محصولش غلات و میوه های صیفی و سیب زمینی و لبنیات، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و قالیچه بافی است. نراق یکی از قصبات قدیمی است و پیش از این اهمیتی بیش از این داشته. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج، در 24هزارگزی جنوب شرقی سنندج و 6هزارگزی مشرق قصریان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج، در 24هزارگزی جنوب شرقی سنندج و 6هزارگزی مشرق قصریان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 600 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
آنکه نرد بازی می کند. آنکه بازی نرد را خوب میداند و نیک بازی می کند. از لغات مولده از آمیزش پارسی با تازی است. (ناظم الاطباء). تخته باز. تخته نردباز. ماهر در بازی نرد. نردباز. که نرد نیکو بازد. صیغۀ مبالغۀ منحوت از نرد: نراد طرب به مهره بازی از دست بنفش کرده ران را. خاقانی. بردم از نراد گیتی یک دو داو اندر سه زخم گرچه از چارآخشیج و پنج حس در ششدرم. خاقانی. تخت نرد ملک را زآن سو که بدخواهان اوست هفت نراد فلک خانه مششدر ساختند. خاقانی. نراد گفت بنشین تا یک ندب نرد بازیم. (سندبادنامه ص 34). - امثال: طاس اگر راست نشیند همه کس نراد است
آنکه نرد بازی می کند. آنکه بازی نرد را خوب میداند و نیک بازی می کند. از لغات مولده از آمیزش پارسی با تازی است. (ناظم الاطباء). تخته باز. تخته نردباز. ماهر در بازی نرد. نردباز. که نرد نیکو بازد. صیغۀ مبالغۀ منحوت از نرد: نراد طرب به مهره بازی از دست بنفش کرده ران را. خاقانی. بردم از نراد گیتی یک دو داو اندر سه زخم گرچه از چارآخشیج و پنج حس در ششدرم. خاقانی. تخت نرد ملک را زآن سو که بدخواهان اوست هفت نراد فلک خانه مششدر ساختند. خاقانی. نراد گفت بنشین تا یک ندب نرد بازیم. (سندبادنامه ص 34). - امثال: طاس اگر راست نشیند همه کس نراد است