بانگ کردن سگ. (از منتهی الارب) (دهار) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه) (تاج المصادر بیهقی). نبح. نبیخ. (منتهی الارب). تنباح. نبوح. (المنجد) ، بانگ کردن آهو و تیس و مار. (از منتهی الارب). اصل نباح خاص صدای سگ است و بعداً برای غیر آن نیز استعمال شده است. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) ، هجا گفتن شاعر. (از المنجد). رجوع به نباح شود
بانگ کردن سگ. (از منتهی الارب) (دهار) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه) (تاج المصادر بیهقی). نبح. نبیخ. (منتهی الارب). تنباح. نبوح. (المنجد) ، بانگ کردن آهو و تیس و مار. (از منتهی الارب). اصل نباح خاص صدای سگ است و بعداً برای غیر آن نیز استعمال شده است. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) ، هجا گفتن شاعر. (از المنجد). رجوع به نُباح شود
نبح الکلب نبحاً و نبیحاً و نباحاً و نباحاً تنباحاً. بانگ کردن سگ و کذا نبح الظبی والتیس و الحیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نباح. نباح. (ناظم الاطباء)
نبح الکلب نبحاً و نبیحاً و نباحاً و نباحاً تنباحاً. بانگ کردن سگ و کذا نبح الظبی والتیس و الحیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نُباح. نَباح. (ناظم الاطباء)