جدول جو
جدول جو

معنی ناپایا - جستجوی لغت در جدول جو

ناپایا
(دَرْ رَ / رُو)
که نپاید، که پاینده نیست، گذرا، فانی، غیرثابت، که گذران است و دائمی نیست، مقابل پایا به معنی ابدی و ثابت و باقی
لغت نامه دهخدا
ناپایا
ناپایدار
تصویری از ناپایا
تصویر ناپایا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهایا
تصویر ماهایا
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناپایدار
تصویر ناپایدار
بی دوام، زودگذر، ناپایا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
چرکینی، آلودگی، کنایه از بدکاری، کنایه از همراه با شهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نابایا
تصویر نابایا
غیر ضروری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپای
تصویر ناپای
ناپاینده، ناپایدار، بی تاب، بی طاقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
آنچه آشکار نباشد، چیزی که به چشم دیده نشود، ناپدید، پنهان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نالایق
تصویر نالایق
بی لیاقت، بی ارزش، کم بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپارسا
تصویر ناپارسا
ناپرهیزکار، بی تقوی، فاسق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپروا
تصویر ناپروا
بی التفات، بی میل، سراسیمه، بی ترس، بی پروا
فرهنگ فارسی عمید
دولتی بود از نژاد سیاه پوستان افریقا، واقع در نوبی (در جنوب مصر)، دولت ناپاتا با دولت هخامنشی معاصر بود و در تمدن هخامنشیان جزئی سهمی داشت، رجوع به ایران باستان ج 1 ص 40 شود
لغت نامه دهخدا
مقابل بایا، ممتنع، مقابل واجب، غیرضروری
لغت نامه دهخدا
آنچه بویانیست ظنچه بوی ندارد، آنکه فاقدحس شامه است ویا حس شامه او ضعیف است مقابل بویا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارایج
تصویر نارایج
متاعی که قابل فروختن و داد و ستد نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناجایز
تصویر ناجایز
ناروا نامشروع مقابل جایز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
خباثت، بدجنسی، بداخلاقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
غایب، نامرئی، نامشهود
فرهنگ لغت هوشیار
بی گربزه ناشایند آنکه لیاقت نداردبی کفایت، بی ارزش کم بها: گر بسوی ضعفایت زتفقد نظری است جان نالایق من پیشکش مختصری است. (شمس ملک آرالغ)، نامناسب بی مناسبت بی مورد: هرچه میگوید موافق چون نبود چون تکلف نیک نالایق نمود. (مولوی لغ)، ناشایسته نامعقول. بی لیاقت، بی عرضه، بی کفایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگویا
تصویر ناگویا
آنکه سخن نتواندگفت غیرناطق عجم صامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانایی
تصویر نانایی
(کودکان) بزن وبکوب ورقص وآواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپارسا
تصویر ناپارسا
بی تقوا، فاسق، ناپاک، آلوده دامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادانا
تصویر نادانا
آنکه دانانیست بی علم بی معرفت جاهل مقابل دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپایدار
تصویر ناپایدار
فانی، گذران، بیدوام، هلاک شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپدید
تصویر ناپدید
نامعلوم، مبهم و غیر واضح، نامعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپذیر
تصویر ناپذیر
ناپذیرنده قبول ناکننده: (باران ازسنگ دریغ نیستوصحبت ازناپذیردریغ است. {توضیح در ترکیب بهمین معنی آید: اصلاح ناپذیر انکارناپذیر پند ناپذیر علاج ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپذیرا
تصویر ناپذیرا
ناپذیرنده قبول ناکننده مقابل پذیرا: (جسمهاء بسیط یاپذیراء کون وفساد بودند نا ناپذیراء کون و فساد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپروا
تصویر ناپروا
بی رغبت، بی میل، بی التفات، غافل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازایی
تصویر نازایی
نازا بودن سترونی
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی گزنه از گیاهان گیاهی از تیره چتریان که کوچک و پایا میباشد. ارتفاعش حداکثر تا 5، 1 متر و بحد وفور در آفریقای شمالی و صقلیه وآسیای صغیر و نواحی بحر الرومی میروید 0 برگهایش برنگ سبز شفاف و دراز و نوک تیز و دارای بریدگیهای باریک است و سطح تحتانی پهنک برگها کمرنگ تر از سطح فوقانی آنها است 0 گل آذینش چتر مرکب و گلهایش سبز روشن است از پوست ریشه این گیاه رزینی استخراج میکنند که بنام رزین تاپسیا مشهوراست و اثر آن در تداوی بصورت مشمع بعنوان محرک جلدی است ولی باید در بکار بردنش احتیاط کامل را مرعی داشت زیرا ایجاد تاولهایی بر روی پوست مینماید و بعلاوه ایجاد خارش میکند تافسیا 0، تافیسیا تافسیا سداب
فرهنگ لغت هوشیار
بی تاب بی طاقت بی صبر: دماغی پردلی ناپای برجای بگردم هر نفس آنگه بصدرای. (اسرارنامه)، بدون مقاومت و قدرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپدید
تصویر ناپدید
((پَ))
پنهان، ناپیدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نالایق
تصویر نالایق
((یِ))
بی لیاقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناپاکی
تصویر ناپاکی
خباثت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناپیدا
تصویر ناپیدا
غایب، مخفی
فرهنگ واژه فارسی سره