- ناجذ
- دندان سپسین دندان برنایی (بلوغ) دندان خرد (عقل) دندان عقل آخرین دندان که در دهان شخص ظاهرشود
معنی ناجذ - جستجوی لغت در جدول جو
- ناجذ ((جِ))
- دندان عقل، آخرین دندان که در دهان شخص ظاهر شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رستگار، پیروز، پیروزمند، کار سهل و آسان
اثربخش، تاثیر کننده، گوارا، نافع، سودمند
نوخاسته، کسی که به دعوی امری قیام کند، سرکش
نجات دهنده، نجات یابنده، رهنده، خلاص شونده، رستگار
کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، کاژو، ناژو، نوژ، نوج، نشک، وهل
تاثیرگذار، دارای نفوذ، امر و فرمان مطاع، روا، نفوذ کننده، درگذرنده
نجات یابنده و رستگار، رهائی یافته
درخت کاج و صنوبر
طلوع کننده، درخشنده، ظاهر، واضح
سودمند، نافع
آماده بسغده، دست به دست حاضر آماده، دست بدست یدابید
سرفنده، دریایی پرشور، لور زمین کند (لور سیل)
پیروزمند
بیجا بی موقع مقابل بجا (ی)، بی فایده بی حاصل
نجات دهنده
درگذرنده، فرو رونده، نفوذ کننده
سنگی که حلاجان بکاربرند، ریم آهن
جمع ناجذ، دندان های سپسین
نجات یابنده، خلاص شونده، رهاننده، نجات دهنده
دندان های عقل
Inhospitable
Piercing
penetrante
inóspito
inhóspito
penetrante
niegościnny
przenikający