جدول جو
جدول جو

معنی ناجو

ناجو
کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، کاژو، ناژو، نوژ، نوج، نشک، وهل
تصویری از ناجو
تصویر ناجو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناجو

ناجو

ناجو
درخت کاج، صنوبر، (از برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) (بحر الجواهر) (شمس اللغات) (رشیدی) (ناظم الاطباء)، و آن را ناز و ناژو و نوز نیز خوانند و به تازی صنوبر نامند، (از فرهنگ جهانگیری)، آن را ناژ و ناژو و نوژ نیز گویند و نوعی از سرو است، (آنندراج) (انجمن آرا) :
ناجوی این باغ به وجد و خروش
بوده چو سکان فلک سبزپوش،
نظامی (از آنندراج و انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا

نانو

نانو
گاهواره، گهواره، بانوج، آوازی که مادر هنگام گهواره جنباندن و خواباندن فرزند می خواند
نانو
فرهنگ فارسی عمید