جدول جو
جدول جو

معنی میناسم - جستجوی لغت در جدول جو

میناسم
(سُ)
سیاه سم. (ناظم الاطباء) (برهان) ، سبزسم. (ناظم الاطباء) (برهان). با سمی به رنگ مینا:
این عجب نیست بسی، کز اثرلاله و خوید
گفتی آهوبره میناسم و بیجاده لب است.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 31)
لغت نامه دهخدا
میناسم
آنکه دارای سم سیاه و سبز باشد
تصویری از میناسم
تصویر میناسم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکیناس
تصویر مکیناس
(دخترانه)
مکینا، بنفشه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویناسب
تصویر ویناسب
(پسرانه)
نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماناسه
تصویر ماناسه
(پسرانه)
صورتی از منسی نام برادر بزرگ یوسف (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
کسی یا چیزی که با دیگری نسبت و همانندی داشته باشد، دارای تناسب و هماهنگی، چیزی که اجزای آن با هم هماهنگ باشد، خوش ترکیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مینیمم
تصویر مینیمم
کوچک ترین درجه، کمترین مقدار و میزان، کمینه، دست کم، حدّاقلّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متناوم
تصویر متناوم
خودرابه خواب زننده،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متناسق
تصویر متناسق
آراسته، با نسق و نظم، مرتب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فمینیسم
تصویر فمینیسم
نهضت حمایت از حقوق سیاسی و اجتماعی زنان
فرهنگ فارسی عمید
(مَ سِ)
جمع واژۀ منسم، به معنی سپل شتر و سپل شترمرغ. (آنندراج). جمع واژۀ منسم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منسم شود
لغت نامه دهخدا
(مَ سِ)
جمع واژۀ میسم. (منتهی الارب، مادۀ وس م) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ میسم به معنی آهن داغ و خوبی و زیبایی. (آنندراج). رجوع به میسم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متناسق
تصویر متناسق
هم آرای همسامان سخن آراسته با نسق و ترتیب منظم مرتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
مشابه و مانند، فراخور، هماهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسل
تصویر متناسل
زائیده شده و پی در پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مینافام
تصویر مینافام
آنچه دارای رنگ میناباشد آبی رنگ لاجوردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میناساز
تصویر میناساز
آنکه میناکاری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میناگر
تصویر میناگر
آنکه میناکاری کند میناساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناوم
تصویر متناوم
خوابیده نما، خوابنده خود را بخواب زننده، خوابنده جمع متناومین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسی
تصویر متناسی
فرا موشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متقاسم
تصویر متقاسم
هم سوگند، همداراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فمینیسم
تصویر فمینیسم
طرفداری از زنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینیسم
تصویر سینیسم
برابر با سگ سگوارگی از دبستان فرزانی، درید گی بیشرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فمینیسم
تصویر فمینیسم
((فِ))
نهضت طرفداری از حقوق زن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسق
تصویر متناسق
((مُ تَ س))
با نسق و ترتیب، منظم، مرتب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
((مُ تَ س))
دارای تناسب و شباهت با یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مینافام
تصویر مینافام
آبی رنگ، لاجوردی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
برازنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میگاسم
تصویر میگاسم
حدس می زنم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
Proportional, Proportionate, Proportioned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportional
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcjonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорциональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی