جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با میگاسم

میناسم

میناسم
سیاه سم. (ناظم الاطباء) (برهان) ، سبزسم. (ناظم الاطباء) (برهان). با سمی به رنگ مینا:
این عجب نیست بسی، کز اثرلاله و خوید
گفتی آهوبره میناسم و بیجاده لب است.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 31)
لغت نامه دهخدا

میاسم

میاسم
جَمعِ واژۀ میسم. (منتهی الارب، مادۀ وس م) (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ میسم به معنی آهن داغ و خوبی و زیبایی. (آنندراج). رجوع به میسم شود
لغت نامه دهخدا

دیگاسر

دیگاسر
ده کوچکی است از بلوک فاراب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت با 150 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

گیگاسر

گیگاسر
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن. واقع در 5000 گزی خاور فومن و 3000 گزی جنوب بازار جمعه که راه شوسۀ به فومن و رشت دارد. محلی جلگه و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنۀ آن 1642 تن است. آب آن از شاخ زر و استخر تأمین میشود. محصول آن برنج، توتون، سیگار، ابریشم، چای و مرغابی و شغل اهالی زراعت و صید است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

متقاسم

متقاسم
به هم سوگند خورنده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هم وثاق و هم عهد و هم سوگند. (ناظم الاطباء) ، میان خود بخش کننده مال را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مشغول به بخش کردن مال در میان همدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تقاسم شود
لغت نامه دهخدا