جدول جو
جدول جو

معنی مُفَصِّل - جستجوی لغت در جدول جو

مُفَصِّل
اداکننده، دقیق
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جزئی، دقیق، پرگویی
دیکشنری عربی به فارسی
وابسته کننده، هادی
دیکشنری عربی به فارسی
مقدّس، باوقار
دیکشنری عربی به فارسی
اختصاص دهنده، اختصاص داده شده است
دیکشنری عربی به فارسی
مبدّل، آداپتور
دیکشنری عربی به فارسی
اپراتور
دیکشنری عربی به فارسی
ثبت کننده، ثبت شده است
دیکشنری عربی به فارسی
تفرقه افکن، جداکننده
دیکشنری عربی به فارسی
تظاهر کننده، بازیگر، نماینده
دیکشنری عربی به فارسی
واگذارکننده، یک مشتری
دیکشنری عربی به فارسی
جدا شده، جدا کردن، قطع شده، جدا
دیکشنری عربی به فارسی