معنی مُفَتِّش
مُفَتِّش
بازرس
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُفَتِّش
مُشَتِّت
مُشَتِّت
حَواس پَرت، حَواس پَرتی، حَواس پَرت کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُقَتِّر
مُقَتِّر
مَحدود، صَرفِه جویی
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَصِّل
مُفَصِّل
اَداکُنَندِه، دَقیق
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَرِّق
مُفَرِّق
تَفرَقِه اَفکَن، جُداکُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی