معنی مُفَصِّل
مُفَصِّل
اداکننده، دقیق
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُفَصِّل
مُفَصَّل
مُفَصَّل
جُزئی، دَقیق، پُرگویی
دیکشنری عربی به فارسی
مُوَصِّل
مُوَصِّل
وابَستِه کُنَندِه، هادی
دیکشنری عربی به فارسی
مُبَجِّل
مُبَجِّل
مُقَدَّس، باوُقار
دیکشنری عربی به فارسی
مُخَصِّص
مُخَصِّص
اِختِصاص دَهَندِه، اِختِصاص دادِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَوِّل
مُحَوِّل
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری عربی به فارسی
مُشَغِّل
مُشَغِّل
اُپِراتُور
دیکشنری عربی به فارسی
مُسَجِّل
مُسَجِّل
ثَبت کُنَندِه، ثَبت شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَرِّق
مُفَرِّق
تَفرَقِه اَفکَن، جُداکُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَتِّش
مُفَتِّش
بازرَس
دیکشنری عربی به فارسی