- مُجَفَّف
- خشکیده، خشک کن
معنی مُجَفَّف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیچیده، پیچیده شده
یخ زده، منجمد شده
فرمی، فرفری
تکّه تکّه، تکّه تکّه شده
مجرّد، صرفاً
بازسازی شده
دانشمندانه، فرهیخته
هیئت منصفه
متحرّک، با انگیزه
تصفیه شده، فیلتر شده
ساختگی، جعلی
پاک شده، تمیز کننده
تراکم یافته، تونولوژیکی