معنی مُكَثَّف
مُكَثَّف
تراکم یافته، تونولوژیکی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُكَثَّف
مُجَفَّف
مُجَفَّف
خُشکیدِه، خُشک کُن
دیکشنری عربی به فارسی
مُثَقَّف
مُثَقَّف
دانِشمَندانِه، فَرهیختِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَلَّف
مُحَلَّف
هِیئَتِ مُنصِفِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُزَيَّف
مُزَيَّف
ساختِگی، جَعلی
دیکشنری عربی به فارسی
مُكَبَّب
مُكَبَّب
بُرَج دار، دَهان بَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُنَظَّف
مُنَظَّف
پاک شُدِه، تَمیز کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُلَفَّف
مُلَفَّف
پیچیدِه، پیچیدِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُكَرَّم
مُكَرَّم
اَرزِشمَند، مُفتَخِر شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُكثَف
مُكثَف
مُتِمَرکِز، خازِن
دیکشنری عربی به فارسی