جدول جو
جدول جو

معنی مَشهَد - جستجوی لغت در جدول جو

مَشهَد
نمایش، صحنه
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشهد
تصویر مشهد
محل حاضر شدن مردم، محضر، محل حضور، محل شهادت، شهادت گاه، مزار و آرامگاه یکی از ائمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
حاضر شده، دیده شده، آنچه دیده شود، آنچه بر آن گواه شوند، روز جمعه، روز قیامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
هویدا، پیدا، پدیدار، نمایان
فرهنگ لغت هوشیار
گواهی دهنده، گوینده ی: اشهد ان لا اله الاالله گوینده اشهدان لااله الاالله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متشهد
تصویر متشهد
((مُ تَ شَ هِّ))
گوینده «اشهدان لااله الاللّه»
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
((مَ))
دیده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
Conspicuous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
দৃশ্যমান
دیکشنری فارسی به بنگالی
راه رفتن، او راه افتاد
دیکشنری عربی به فارسی
โดดเด่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
زحمت کشیده، اضافه کار شده
دیکشنری عربی به فارسی
رصدخانه
دیکشنری عربی به فارسی
بی حال، خسته
دیکشنری عربی به فارسی
برزخ، ضدّ عفونی کننده
دیکشنری عربی به فارسی