معنی مَرهَق
مَرهَق
بی حال، خسته
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَرهَق
مَظهَر
مَظهَر
ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
مَطهَر
مَطهَر
بَرزَخ، ضِدِّ عُفونی کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَشهَد
مَشهَد
نَمایِش، صَحنِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَروَم
مَروَم
مَنفی، کُمیساریا
دیکشنری عربی به فارسی
مَروَع
مَروَع
وَحشَتناک، تِکان دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَرعَب
مَرعَب
وَحشَت اَنگِیز، وَحشَتناک
دیکشنری عربی به فارسی
مَرصَد
مَرصَد
رَصَدخانِه
دیکشنری عربی به فارسی
خَرَق
خَرَق
دَست و پا چُلُفتی بودَن، نَقض
دیکشنری عربی به فارسی
مَرَّ
مَرَّ
عُبوری شُدِه، تَلخ، گُذَشتَن، بازبینی کَردَن، مَرحَلِه گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی