- مودع
- به ودیعت نهنده، امانت گذارنده
معنی مودع - جستجوی لغت در جدول جو
- مودع
- به ودیعت نهاده شده، امانت گذاشته شده
- مودع
- پدرود شده، آسایشجوی: اسپ پدرود کننده ودیعت نهاده امانت گذاشته شده
- مودع ((مَ وَ دَّ))
- به امانت گذاشته شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مودعه در فارسی مونث مودع و سپرده شده مونث مودع، جمع مودعات
بزنگاه، هنگام
زمان، سررسید
جایگاه
فرهیخته
محل قرار گرفتن چیزی
بخش شده، پراکنده شده
ادا کننده، پرداخت کننده
آزمند و حریص شده به چیزی
پراکنده کننده، پخش کننده
کسی که چیزی را کشف و آشکار کند، کسی که چیز تازه ای بیاورد یا کاری بکند که نمونه و سرمشق از دیگران نگرفته باشد، سازندۀ چیزی بی مثل و بی نظیر، پدید آورندۀ هست از نیست، هستی بخش
ادب آموخته، باادب، تربیت شده
دوستی کردن، عشق و محبت، دوستی
ادب آموزنده، تربیت کننده، معلم
آنچه باعث دردسر شود، دردسر دهنده
ویژگی نوشته ای که مهر یا امضا شده، مهر و امضا شده
اختراع کننده، آفریننده اختراع شده، آفریده
صندوقخانه
درد سر یافته درد سر دهنده، جدا جدا کننده، آزار رسان گزایان راه نرم پیکان پهن، سخنور، کاردان: مرد دردسر داده شده آنچه موجب تصدیع و درد سر باشد دردسر دهنده
توانگر وستیده گسترده وسعت داده شده، وسیع.} ، بعضی عروضیان متکلف بجای فع سببی بر فاعلاتن افزایند و آنرا توسیع خوانند چنانکه فاعلاتن را فاعلییاتن کنند و آنرا موسع خوانند و الحق این تصرفی فاسد و استادیی جاهلانه است) (المعجم. مد. چا. 39، 8: 1)
پخش کننده، پراکنده کننده
آزمند و حریص گردانیده به چیزی
جای افتادن و جای واقع شدن
وعده گاه، مکان پیمان، جای عهد و پیمان، جای وعده
جای نهادن چیزی، نهادگاه
پرداخته، چم (مفهوم) درونه پردازنده تادیه شده پرداخته، مفاد مفهوم: بموجب مودای: قل سیرو افی الارض... مراحل تجارت و اکتساب پیموده... تادیه کننده پردازنده: به مودیان اخطار شد هر چه زودتر مالیات معوقه را بپردازند. . ادا کننده و گزارنده و پردازنده حق کسی را، خراج گذار، وام دار
مودت در فارسی: دوست داشتن
آرامش یاب، آسایشجوی: اسپ، گرانسنگ
راست کننده، دوستی دهنده
غده ایست در میان فاق پاچه گوسفند و گاو که عوام معتقدند هر کس آنرا بخورد چشمش موی زاید در می آورد و باید پیش از پختن یا پس از پخته شدن پاچه آنرا بیرون آورد، انتهای هر چیز: (فلان کس تا مو دزدش بما فرو کرد) (یعنی کلاه گشادی سر ما گذاشت)
دوستی و محبت و صداقت و رفاقت