جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مودی

مودی

مودی
پرداخته، چم (مفهوم) درونه پردازنده تادیه شده پرداخته، مفاد مفهوم: بموجب مودای: قل سیرو افی الارض... مراحل تجارت و اکتساب پیموده... تادیه کننده پردازنده: به مودیان اخطار شد هر چه زودتر مالیات معوقه را بپردازند. . ادا کننده و گزارنده و پردازنده حق کسی را، خراج گذار، وام دار
فرهنگ لغت هوشیار

مودی

مودی
هلاک شونده، (منتهی الارب، از مادۀ ودی) (آنندراج)، فوت شونده و هلاک شونده، (ناظم الاطباء)، مود
لغت نامه دهخدا

مودی

مودی
دهی است از دهستان اوباتو بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع در 24 هزارگزی شمال باختری دیواندره با 130 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

مودی

مودی
ظاهراً ترکی است، لترمه. نانی آب بسیار در آن مانده. نانی که آب بسیار دارد. نانی که برشته نشده باشد. نانی که خوب نپخته باشد. نانی که خمیرش ور نیامده باشد. نانی سخت سطبرو ناپخته، حریره یا آشی آب آن بشده
لغت نامه دهخدا

موسی

موسی
از آب کشیده شده، پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل (ص) ، نام امام هفتم شیعیان امام کاظم (ع)، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد
موسی
فرهنگ نامهای ایرانی