جدول جو
جدول جو

معنی موانیذ - جستجوی لغت در جدول جو

موانیذ
(مَ)
موانید. به فارسی به معنی بقایاست. (از المعرب جوالیقی ص 325). و رجوع به موانید و مانده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مواثیق
تصویر مواثیق
میثاق ها، عهدها، پیمان ها، جمع واژۀ میثاق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانین
تصویر مجانین
مجنون ها، دیوانگان، جمع واژۀ مجنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موازین
تصویر موازین
میزان ها، مقیاس ها، معیارها، اندازه ها، مقدارها، سالم ها، سرحال ها، ترازوها، جمع واژۀ میزان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوانین
تصویر قوانین
قانونها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود، جمع واژۀ قانون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواعید
تصویر مواعید
میعادها، جای وعده کردن ها، زمان وعده کردن ها، وعده گاه ها، میعادگاه ها، جمع واژۀ میعاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواقیت
تصویر مواقیت
میقات ها، محل قرارها، محلهای احرام بستن حجاج، وقت ها، هنگام ها، جمع واژۀ میقات
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
جمع عربی مانید، پس افتاده ها. بقایا. بقایای خراجی و مالیاتی سالهای گذشته. موانیذ. (یادداشت مؤلف) : گویند که او را از برای آن به قم فرستاده بود تا بقایای سالهای گذشته که آن را موانید می خوانند... استیفای آن نماید. (ترجمه تاریخ قم ص 102). پس رشید نامه ای نوشت... در طلب کردن بقایای سالهای گذشته از خراج و بقایا به اصطلاح ایشان موانید گفته اند. (ترجمه تاریخ قم ص 29). مجموع اموال از مردم هر مملکتی بستد... و این سال را سال موانید نام نهادند یعنی سال بقایا. (ترجمه تاریخ قم ص 30). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
مفرد موانیذ است، ادی شیر گوید: مانیذ الجزیه، بقیت آن، مأخوذ از ’مانیده’ است به معنی باقی، (از حاشیۀ المعرب جوالیقی ص 325)، و رجوع به مانید شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از موازین
تصویر موازین
جمع میزان، ترازو ها سنجه ها اندازه ها جمع میزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواریث
تصویر مواریث
جمع میراث، رخن ها مانداک ها جمع میراث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواعین
تصویر مواعین
جمع ماعون، مانه ها، کاچار ها، اسباب و لوازم خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواجید
تصویر مواجید
جمع وجد، وشت ها، رقص ها، جاور ها، حالت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواثیق
تصویر مواثیق
جمع میثاق، پیمانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواشیر
تصویر مواشیر
جمع میشار، اره ها، جمع موشور، شوشه ها (منشور ها) جمع موشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواشیق
تصویر مواشیق
جمع میشاق، دندانه های برنگ دندانه های کلید
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ماشیه: چارپایان مانند گاو گوسفند شتر، مالیات چارپا مالیاتی که بگاو و استر و خر تعلق میگیرد مواشیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواعید
تصویر مواعید
جمع میعاد، پشت گاهان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مجنون، دیوانگان جمع مجنون دیوانگان: بهلول را از مجانین عقلا محسوب دارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخانیق
تصویر مخانیق
جمع مخنقه، گردن بندها خپه کن ها جمع مخنقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجانیق
تصویر مجانیق
جمع منجنیق، بلگن ها کلکم ها جمع منجنیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موانید
تصویر موانید
جمع مانده، رمن، باژها، مالیات پس افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متانیه
تصویر متانیه
مونث متانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوانین
تصویر قوانین
جمع قانون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوانیا
تصویر فوانیا
یونانی تازی گشته گل سد برگ گل صد تومانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خان، از ریشه ترکی ساخته فارسی گویان سروران میران جمع خان خانان پادشاهان امیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوانیت
تصویر حوانیت
جمع حانوت، مکیده ها میفروش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوانیق
تصویر دوانیق
جمع دانق، از ریشه پارسی دانگ ها اندازه ای است جمع دانق دوانق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوانین
تصویر قوانین
((قَ))
جمع قانون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجانین
تصویر مجانین
((مَ))
جمع مجنون، دیوانگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مواقیت
تصویر مواقیت
((مَ))
جمع میقات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مواعید
تصویر مواعید
((مَ))
جمع میعاد، وعده ها، موعودها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مواطیء
تصویر مواطیء
((مَ طِ))
جمع موطیء، جاهای قدم، قدمگاه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موازین
تصویر موازین
((مَ))
جمع میزان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوانین
تصویر قوانین
آساها
فرهنگ واژه فارسی سره