- مواد
- ماتکان
معنی مواد - جستجوی لغت در جدول جو
- مواد
- جمع ماده، از ریشه پارسی ماتک ها وادگان جمع ماده یا مواد اولی (اولیه)، ماده های اصلی هر چیز مثلا انواع معادن که از آنها آلات و ادوات مختلف سازند. یا مواد ثلاث (ثلثه)، مراد وجوب امکان و امتناع است یا مواد خام. ماده هایی که از راه کشاورزی یا تربیت اغنام و احشام بدست آید
- مواد ((مَ دّ))
- جمع ماده، در فارسی به معنای مواد مخدّر، بندهای لایحه، قانون، قرارداد و مانند آن ها، دروس، درس ها، وسایل، اسباب
- مواد
- مادّه
مواد اولیه: هر نوع مادۀ خامی که برای تهیۀ چیزی به کار می رود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع میدع، جامه های کهنه
دفاع کننده
بیانگر، پیروز
زایش ده
زمان، سررسید
باره
نکته ها
گفتارها
رستاخیز
میرش مردن (فعل سوم شخص مفرد فعل دعایی از بودن) بود باشد
شتابنده تیز رو، کرم ریزه
زمین پست و بلند و پر آب و علف، سبزه زار چراگاه مرتع
سخی، لقب امام نهم شیعیان جهان
آهستگی درنگ همدوستی
کالبد تن، کره زمین، و بمعنای سیاهی
عودنواز، نوازندۀ عود
بسیار موج زننده،، پرموج
تاکید شده، محکم و استوار
دایمی، ابدی، همیشگی، جاودانی
سخی، بخشنده، جمع جیاد، اسب تندرو، چارگامه، ره انجام، چهارگامه، شولک، بالاد، گام زن، براق، سابح، سیس، بادرفتار، بوز
واسطه و دلال عمل منافی عفت، پاانداز
افزودن، زیاد کردن، افزودن قیمت چیزی
افروزنده، روشن کننده، درخشنده، درخشان
به وجود آورنده، ایجاد کننده، آفریننده
جای ولادت، محل تولد، زادبوم، زمان ولادت
خواسته، آرزو، مقصود، منظور، در تصوف پیر، آنچه موجب کامرانی و موفقیت شود
مراد طلبیدن: درخواست کردن حاجت،برای مثال خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم / به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم (حافظ - ۷۳۸)
مراد طلبیدن: درخواست کردن حاجت،
زمین پست و بلند، زمین پشته پشته و پرآب و علف
موضوع، مسئله، محل ورود، جای فرود آمدن، آبشخور