یاوه گو کسی که بی جهت در کار دیگران مداخله می کند باقی ماندۀ مال، زیاده بر حاجت آنچه به طور طبیعی از منافذ بدن خارج شودیاوه گو کسی که بی جهت در کار دیگران مداخله می کند باقی ماندۀ مال، زیاده بر حاجت آنچه به طور طبیعی از منافذ بدن خارج شود
افزون شده، برتری داده شده، آنکه به فضل و برتری و فزونی او بر دیگری اعتراف کرده باشند، بسیار فضلافزون شده، برتری داده شده، آنکه به فضل و برتری و فزونی او بر دیگری اعتراف کرده باشند، بسیار فضل
جمع فضل یاوه گو، آنکه اخبار مضره به دیگران رساند، باقیمانده از مال زیاده بر حاجتجمع فضل یاوه گو، آنکه اخبار مضره به دیگران رساند، باقیمانده از مال زیاده بر حاجت
باقی مانده مال بیش از حد نیاز، آن چه که به طور طبیعی از بدن دفع می شود، یاوه گویی، در فارسی به معنی کسی که در کار دیگران دخالت می کندباقی مانده مال بیش از حد نیاز، آن چه که به طور طبیعی از بدن دفع می شود، یاوه گویی، در فارسی به معنی کسی که در کار دیگران دخالت می کند