جدول جو
جدول جو

معنی مفتول

مفتول((مَ))
تاب داده شده، تابیده، رشته سیم باریک فلزی
تصویری از مفتول
تصویر مفتول
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مفتول

مفتول

مفتول
رشتۀ باریک فلزی که مانند نخِ تابیده است، تابیده شده، تاب داده شده، پیچیده
مفتول
فرهنگ فارسی عمید