جدول جو
جدول جو

معنی مفروض - جستجوی لغت در جدول جو

مفروض
فرض شده، واجب
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
فرهنگ فارسی عمید
مفروض
(مَ)
واجب و فریضه کرده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فرمودۀخدای. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). آنچه خدا بر بندگان خود واجب ساخته است. (از اقرب الموارد) ، فرض کرده شده. (غیاث) (آنندراج). فرض شده. متصوّر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، سوفار کرده و رخنه کرده شده از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بریده کرده. (منتهی الارب) (آنندراج). بریده بریده کرده. قوله تعالی: لا ٔتخذن من عبادک نصیباً مفروضاً، ای مقتطعاً محدوداً. (ناظم الاطباء). مقطوع محدود. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
مفروض
واجب و فریضه کرده
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
فرهنگ لغت هوشیار
مفروض
((مَ))
واجب کرده شده، فرض شده
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
فرهنگ فارسی معین
مفروض
فرضی پنداشته، تصورشده، فرض شده، واجب، واجب شده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مفروض
يفترض
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به عربی
مفروض
Supposed
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مفروض
supposé
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مفروض
предполагаемый
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به روسی
مفروض
অনুমানিত
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به بنگالی
مفروض
suposto
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مفروض
angenommen
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به آلمانی
مفروض
przypuszczalny
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به لهستانی
مفروض
مفروض، فرض
دیکشنری اردو به فارسی
مفروض
สมมุติ
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به تایلندی
مفروض
مفروض
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به اردو
مفروض
припущений
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مفروض
iliyodhaniwa
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مفروض
仮定の
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مفروض
假定的
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به چینی
مفروض
가정된
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به کره ای
مفروض
varsayılan
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مفروض
seharusnya
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مفروض
अनुमानित
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به هندی
مفروض
supposto
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مفروض
supuesto
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مفروض
verondersteld
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به هلندی
مفروض
משוער
تصویری از مفروض
تصویر مفروض
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقروض
تصویر مقروض
بریده شده، وام دار، بدهکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفروش
تصویر مفروش
فرش کرده شده، گسترده شده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ ضَ)
تأنیث مفروض. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مفروض شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مفروضه
تصویر مفروضه
مونث مفروض، جمع مفروضات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقروض
تصویر مقروض
وامدار، بدهکار
فرهنگ واژه فارسی سره
فرضیّه، فرض، فرضیّه سازی
دیکشنری اردو به فارسی
فرضی، فرضیّه
دیکشنری اردو به فارسی