- معاول
- معول ها، تیشه های دوسر که برای کندن و تراشیدن سنگ به کار می رود، جمع واژۀ معول
معنی معاول - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخردانه
دستیار، کاریار، یاور
هم ارز، برابر
مواظب، ماهر در کار خود
دستیار، کمک کننده، یاری کننده
معامله کننده، خرید و فروش کننده
بیکار، ازکار برکنار شده، گوشه نشین
معقل ها، پناهگاه ها، جمع واژۀ معقل
برابر، هم ارز، همتا، هم وزن، هم چند
عمل شده، کار شده، ساخته شده، رسم و عادت
معمول داشتن: عمل کردن، اجرا کردن
معمول شدن: عمل شدن، متداول شدن
معمول کردن: عملی کردن، اجرا کردن، متداول ساختن
معمول داشتن: عمل کردن، اجرا کردن
معمول شدن: عمل شدن، متداول شدن
معمول کردن: عملی کردن، اجرا کردن، متداول ساختن
پسندیدۀ عقل، در فلسفه آنچه به وسیلۀ عقل درک شود
علیل، مقابل علت، در فلسفه آنچه چیز دیگر سبب آن باشد، نتیجه، بیمار
همگرد: در نبرد جولان کننده با هم (در نبرد)
هم ارز
بیمار و علیل و ناخوش و آزرده، رنجور
خردمند گشتن و ردیافتن، دانستن، پسندیده عقل
طبق مرسوم، مطابق عادت، متداول
یکسو شده و جدا کرده شده، بیکار و گوشه نشین
یاری کننده، دستگیر و مددکارو معینو یاورو یاریگر
خویگر، دلاور
معامله کننده و بمعنی خرید و فروش کننده
جمع معقل، پناهگاه ها سنگر ها کوه های بلند جمع معقل: جاهای پناه پناهگاهها: و سایرجزایر دریا بار با حصانت معاقل و مناعت منازل آن از کنار بصره تا سواحل هند... منتظم شده، جاهای عقال کردن شتر، کوههای بلند
پیچیده، باز گشته سر زده پیچیده شده، بازگردیده عدول کرده
گرینده
جمع مقول، زبان ها