جدول جو
جدول جو

معنی مشیمیه - جستجوی لغت در جدول جو

مشیمیه
سیا پردک پرده ایست عروقی که بافت اصلیش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلیبه قرار گرفته و بنابراین دومین طبقه کره چشم را میسازد در طبقه مشیمیه عروق دموی زیاد قرار دارد که بهم پیوند شده و شبکه شعریه درهمی را تشکیل میدهند. سایر قسمتهای چشم از این عروق تغذیه میکنند و آن ضمنا موجب حفظ حرارت چشم نیز میشود. در دو سطح مشیمیه دانه های ریز سیاه رنگی موجود است. بهمین جهت چشم بمنزله اطاق تاریکی میماند. در اشخاص آلبینوس مشیمیه فاقد دانه های ریز سیاه رنگ است و بنابراین صورتی رنگ میباشد. بهمین جهت تصویر اشیا در چشم آنها وضع نیست پرده مشیمیه مشیمیه چشم. یا مشیمیه چشم. مشیمیه. یا مشیمیه خارجی جنین. کیسه ای که از خارج مشیمیه محیط جنین را فرا گرفته است. یامشیمیه محیط جنین. کیسه ای که اطراف جنین را در انسان و حیوانات ذی فقار فرا میگیرد. این کیسه که بنام حفره آمنیوتیک نیز موسوم است جدارش دارای دو برگه است: برگه داخلی دارای اصل مزودرمی است و برگه خارجی دارای اصل اکتودرمی است کیسه آمنیوتیک حفره آتونی
فرهنگ لغت هوشیار
مشیمیه
((مَ یِّ))
پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پرده صلبیه قرار گرفته که دومین طبقه کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است
فرهنگ فارسی معین
مشیمیه
لایۀ نازک تیره رنگی دارای عروق خونی که داخل حفره چشم قرار دارد
تصویری از مشیمیه
تصویر مشیمیه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مریمیه
تصویر مریمیه
مریم نخودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیمه
تصویر مشیمه
پرده ای که جنین را در داخل رحم احاطه کرده است
فرهنگ فارسی عمید
مشیمه در فارسی یارک یوگان پرده زهدان بچه دان آون پرده ای که بچه تا هنگامی که در شکم مادر است در آن قرار دارد. این پرده بهنگام تولد کودک باوی بیرون آید بچه دان، جمع مشائم (مشایم)، یا مشیمه دنیا. آسمان، آفتاب. یا مشیمه شب. شب که مانند زنی آبستن است: برشکافد صبا مشیمه شب طفل خونین بخاور اندازد. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیمه
تصویر مشیمه
((مَ مَ))
بچه دان، جمع مشائم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشیانه
تصویر مشیانه
(دخترانه)
نام نخستین زن در فرهنگ ایران باستان، برابر با حوا در اسطوره های سامی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مشیانه
تصویر مشیانه
حوا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رشیدیه
تصویر رشیدیه
رشته گونه ای از خوراک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشکویه
تصویر مشکویه
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو بر مشکویه کردی مشک مالی / همه مشکو شدی پرمشک حالی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشتهیه
تصویر مشتهیه
مونث مشتهی: پژهان انگیز گرای انگیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتمله
تصویر مشتمله
مشتمله در فارسی مونث مشتمل در بر گیر فرا گیر مونث مشتمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشسمشه
تصویر مشسمشه
یک درخت زرد آلو یک دانه آلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسیحیه
تصویر مسیحیه
مونث مسیحی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشکویه
تصویر مشکویه
حرمسرای شاهان، کوشک، بالاخانه، نوایی است از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشیر، سگالشگران رایزنان نمارندگان جمع مشیر در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقیمین
تصویر مقیمین
جمع مقیم، ماندگاران، نشینندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرمیه
تصویر مکرمیه
پیروان مکرم عجلی از رویگردانان
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان نعیم بن یمان که پس از پیامبر اسلام (ص) علی (ع) را برترین و داناترین مردم می دانستند و عثمان بن عفان و دشمنان علی (ع) را بیدین می نامیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمیمه
تصویر شمیمه
(دخترانه)
واحد شمیم، یک بوی خوش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیئیه
تصویر شیئیه
وینوکی (از وینوک عدس) وینوکی دوربین یا چشم
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان شیخ احمد احسائی همروزگار فتحعلیشاه که از بحرین برخاسته هر یک از رهنمودان شیعه را هم ارج پیامبر می دانسته و آنچه را در خواب از آنان می شنیده چون بازگفته ای راستین با پیروان خود در میان می نهاده کیان این گروه که شمارشان کم نیست کرمان است و پیشوای خود را (سرکار آقا) می نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیخیه
تصویر شیخیه
از فرق شیعۀ اثنا عشری، پیروان شیخ احمد احسائی که در استنباط احکام مخالف اجتهاد بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میمیک
تصویر میمیک
حرکات و حالات چهرۀ هنرپیشه در هنگام بازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشمشه
تصویر مشمشه
آنفلوانزا، بیماری ویروسی واگیردار حاد دستگاه تنفسی که با عوارضی مانند التهاب مخاط بینی، حلق، تب، سرفه، درد پهلو، سینه درد، سردرد، درد عضلانی و استخوان ها به خصوص دست، پا و کمر بروز می کند، گریپ، انفلوانزا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشیمه
تصویر نشیمه
چرم، پوست یا تسمه که از آن بند کارد و شمشیر درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشامه
تصویر مشامه
مقابل یمن و برکت، بدفالی، نامبارکی
جناح راست، طرف راست، مقابل میسره، میمنه، جناح ایمن، برانغار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرمیه
تصویر مرمیه
مونث مرمی جمع مرمیات
فرهنگ لغت هوشیار
مشمله و مشملا در فارسی: از گیل از گیاهان درختچه ایست از تیره گل سرخیان و از دسته سیبی ها ک بنام ازگیل بیابانی نیز مشهور است
فرهنگ لغت هوشیار
بیماری واگیردار و خطرناک که میکروب از راه حلق و بینی وارد بدن میشود و عوارض آن عبارتند از سرفه، درد پهلو، سینه درد و قی و اسهال و قولنج و درد استخوانهای دست و یا کمر که آنرا آنفلوانزا و گریپ عام گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیئه
تصویر مشیئه
مشیئت و مشیت در فارسی: بختیاری خواست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیره
تصویر مشیره
مونث مشیر و انگشت نمار نمار انگشت (سبابه)
فرهنگ لغت هوشیار
مشیده در فارسی مونث مشید: بر افراشته، استوار مونث مشید: قصور مشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشیخه
تصویر مشیخه
مشیخت در فارسی: پیری، پیر سالاری
فرهنگ لغت هوشیار