- مشنع
- زشت شده، سرزنش شده زشت گرداننده، سرزنش کننده بد گفته شده زشت گردانیده بد گوینده زشت گردانیده
معنی مشنع - جستجوی لغت در جدول جو
- مشنع ((مُ شَ نَّ))
- بد گفته شده، زشت گردانیده
- مشنع
- قبیح، زشت شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازدارنده، گیر، راهبند
زشت تر، قبیح تر
زشتکاری، تاراج، پارگی جامه
شمع آلود، موم آلوده، پارچه یا چیز دیگر که با شمع یا موم آلوده شده باشد
زینت و آرایش داده شده
خل، دیوانه، دزد، راهزن
اقناع کننده، قانع کننده
جای ورود به آب، جای آب خوردن
کسی که سر و صورت خود را پوشانیده
شنیع تر، زشت تر، قبیح تر، ناهنجارتر
بخش ناکرده، غیرمفروز، مقابل مفروز، در علم حقوق ویژگی ملکی که مشترک بین دو یا چند نفر باشد و قسمت هر یک مفروز و محدود نشده باشد
اشباع شده، سیر شده، کامل، به طور کامل
باز دارنده، جلوگیری کننده، کنایه از مشکل، معضل
مانع شدن: منع کردن، جلوگیری کردن
مانع شدن: منع کردن، جلوگیری کردن
جایی که آب باران در آن جمع شود مانند حوض، آب گیر، آب انبار، کارگاه، کارخانه
بازدارنده، منع کننده، عایق
جای ورود به آب، جای نوشیدن آب، جمع مشارع
سیر گشته فرجامیده سیر سیر شده، پر شده لبریز مشت (گویش اراکی) سیر کننده، پر کننده سیر کرده شده، فتحه و کسره و ضمه آن قدر پر خوانده شده که از فتحه الف و از کسره یاء و از ضمه واو حاصل گردد، سیر و پر مفصل: و در علم خط اسراری چند که تا این غایت کس اظهار آن نکرده است فصلی مشبع بگویم نظما و نثرا، سیر و پر بطور تفصیل مفصل: موش گفت: این فصل اگرچ مشبع گفتی اما مرا سیری نمیکند. سیرکننده، پرکننده
بخش ناکرده، قسمت نشده، مشترک
کار گاه، ده، کلات، کاخ، آبگیر شمر شمرهای او چون چراغ بهشت (فردوسی) محلی که آب باران در آن جمع شود جای گرد آمدن آب باران آبگیر: عرضگاه دشت موقف عرض جناتست از آنک مصنع او کوثر و سقاش رضوان دیده اند. (خاقانی)، ده قریه، قلعه، کارخانه کارگاه، جمع مصانع
مگس سبز رنگی که روی گوشت می نشیند و از آن تغذیه می کند. دزد راهزن، خل ابله. کرسنه گاودانه
گوشواره نهاده گوشوار بسته: و اسماع جهان را بجواهر محامد و مفاخرش مقرط و مشنف (داراد)
مگس سبز رنگی که روی گوشت می نشیند و از آن تغذیه می کند. دزد راهزن، خل ابله
موم آلوده شده، اندود شده با موم و شمع
کینه توز
پارسی تازی گشته مغنا مکنا روسری خرسند کننده پارچه ای که زنان سر خود را بدان پوشانند روسری مقنعه
خوش آواز: مرد خود بر سر خود نهاده