بازپرس. استنطاق کننده، گویا گرداننده. (آنندراج). خداوند تبارک و تعالی که گویا می گرداند. (ناظم الاطباء) ، آنکه سخن گفتن می خواهد از دیگری. (از اقرب الموارد) ، با هم مکالمه کننده. (ناظم الاطباء). رجوع به استنطاق شود
بازپرس. استنطاق کننده، گویا گرداننده. (آنندراج). خداوند تبارک و تعالی که گویا می گرداند. (ناظم الاطباء) ، آنکه سخن گفتن می خواهد از دیگری. (از اقرب الموارد) ، با هم مکالمه کننده. (ناظم الاطباء). رجوع به استنطاق شود
شتر نر که به ناقه تشبه جسته باشد. (از اقرب الموارد) ، آنکه چیز دیگری را برای خود دعوی می کند مثل آنکه شعر دیگری را به خود نسبت دهد. (ناظم الاطباء). رجوع به استنواق شود
شتر نر که به ناقه تشبه جسته باشد. (از اقرب الموارد) ، آنکه چیز دیگری را برای خود دعوی می کند مثل آنکه شعر دیگری را به خود نسبت دهد. (ناظم الاطباء). رجوع به استنواق شود