استنطاق استنطاق بازپرسی، سخن خواستن، به گفتار انگیختن بسخن آوردن بگفتار انگیختن، خن گفتن کسی را خواستار شدن، بازپرسی بیرون کشی سخن از کسی، جمع استنطاقات فرهنگ لغت هوشیار
استنشاق استنشاق بو کشیدن بوییدن به بینی کشیدن چیز یا مایع: استشاق آب، بوی کردن چیزی را بوییدن،جمع استنشاقات فرهنگ لغت هوشیار