- مستصفی
- پاکیزه و تصفیه شده
معنی مستصفی - جستجوی لغت در جدول جو
- مستصفی
- پالاینده، بر گزیننده پاکیزه شده صفایافته، برگزیننده وگیرنده کل مال کسی
- مستصفی ((مُ تَ فا))
- پاکیزه شده، صفا یافته
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تمام و کامل، به طور کامل
آنکه طلب کفایت کند، کفایت خواهنده
کسی که از کار و خدمتی کناره گیری کند، استعفا کننده
بیمارستان، جایی که بیماران را پرستاری و معالجه می کنند، مریض خانه، بیمار خانه
شفا خانه، دار الشّفا، مارستان، بیمارسان، هروانه گه
شفا خانه، دار الشّفا، مارستان، بیمارسان، هروانه گه
نهان گردنده پوشیده گردنده
استعفا کننده
طلب کننده شفا و تندرستی
آمارگیر، حق گیرنده
بسنده کار بسنده خواه آنکه طلب کفایت کند تا کاری را بانجام رساند کفایت خواهنده
همه را فراگرفته، تمام، کامل
محاسب و متصدی امور مالیاتی یک ناحیه، حسابدار و دفتردار خزانه
ناب جستن، یکدله خواستن (یکدله دوست بی نفاق و صافی)، پالیدن
بهره مند
خواهشمند
سست و نرم، فروهشته
تحقیق و بررسی کننده
در حالت به پشت خوابیده
بلند، برتر، غلبه کننده
ثروتمند، توانگر، بی نیاز
کسی که طلب فیض بکند، استفاضه کننده
حقوق و مواجب دائمی و همیشگی، ماهیانه
کسی که استغفار می کند، آمرزش خواهنده
استفاده کننده، فایده گیرنده، بهره مند، کسی که طلب بهره و فایده بکند
کسی که چیزی درخواست می کند، درخواست کننده
چیره، مسلط، کسی که بر چیزی کاملاً دست یابد