- مخطی
- کسی که بر راه غلط و عقیدۀ نادرست باشد، خطا کننده، خطاکار
معنی مخطی - جستجوی لغت در جدول جو
- مخطی
- خطاکار
- مخطی ((مُ خْ))
- خطاکار، گناهکار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لغزش، سرپیچی
نهفته، پنهان، نهان، ناپیدا
سرپیچی، پا بیرون نهادن از گلیم خود از اندازه گذشتن، گام زدن -1 در گذشتن گذشتن آنسو شدن تجاوز کردنگذشتن از حد خود، گام زدن، تجاوز از حد، جمع تخطیات
خط خط شده، خط دار، راه راه
خطا کردن، از حد خود تجاوز کردن
مبطی در فارسی: سست کند کار
گذر گاه، مار گذر غیژ گاه مار سپستان از گیاهان در زیده دوخته شده سوزن، محل عبور معبر گذرگاه مسلک
رام کننده خوار کننده
در تازی نیامده خلمی منسوب به مخاط
خالی شده
پنهان، پوشیده، نهفته، نهان
بینی، نوک افسار
خط دار از هر چیزی و صاحب جمال
عطا کننده، دهنده
منسوب به ملطیه از مردم ملطیه ملطیوی
پنهان، پوشیده
مربوط به مخاط
عطا کننده، بخشنده
Clandestine, Covert, Latent, Secret, Masked, Sneaky
clandestino, encoberto, latente, mascarado, secreto, astuto
heimlich, geheim, latent, maskiert
tajny, ukryty, zamaskowany, przebiegły
тайный , скрытный , скрытый , секретный , хитрый
таємний , прихований , замаскований , секретний , хитрий