جدول جو
جدول جو

معنی محلوس - جستجوی لغت در جدول جو

محلوس
(مَ)
کم گوشت (شرم زن). (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محلول
تصویر محلول
ماده ای که از حل شدن ماده ای دیگر در مایع به وجود می آید، حل شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محسوس
تصویر محسوس
چیزی که وجود و اثر آن احساس شود، حس شده، کنایه از نمایان، معلوم، آشکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
زندانی، بازداشت شده، بند شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محروس
تصویر محروس
حراست شده، حفظ شده، نگه داری شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محلوج
تصویر محلوج
پنبه ای که آن را از پنبه دانه جدا کرده باشند، حلاجی شده، پنبۀ زده شده
فرهنگ فارسی عمید
دوشیده دوشیده شده: و آن فعولی است بمعنی مفعول چنانکه رکوب بمعنی مرکوب و حلوب بمعنی محلوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محروس
تصویر محروس
نگهبانی و پاسبانی شده، محفوظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محسوس
تصویر محسوس
لمس شده، دانسته شده، احساس شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محیوس
تصویر محیوس
برده زا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محلوق
تصویر محلوق
موی سترده موی سترده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محلوج
تصویر محلوج
پنبه زده، پنبه که از پنبه دان بیرون کرده باشند، پنبه بریده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محلوف
تصویر محلوف
سوگند خورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محلول
تصویر محلول
گداخته شده، حل و ذوب شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
زندانی، دربند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محلوق
تصویر محلوق
((مَ))
موی سترده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محلوب
تصویر محلوب
((مَ))
دوشیده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محلوج
تصویر محلوج
((مَ))
پنبه حلاجی شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محروس
تصویر محروس
((مَ))
نگاه داشته شده، حراست شده، حفظ شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محلول
تصویر محلول
((مَ))
حل شده، چیزی که در مایعی حل شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
((مَ))
گرفتار، زندانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محسوس
تصویر محسوس
((مَ))
حس شده، دریافت شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محلول
تصویر محلول
گمیزه، آبگونه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
زندانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محسوس
تصویر محسوس
سترسا، چشمگیر، آشکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
Trapped
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
piégé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
preso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
gefangen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
uwięziony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
пойманный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
зловлений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
gevangen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
atrapado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محبوس
تصویر محبوس
intrappolato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی