جدول جو
جدول جو

معنی محسوس

محسوس
چیزی که وجود و اثر آن احساس شود، حس شده، کنایه از نمایان، معلوم، آشکار
تصویری از محسوس
تصویر محسوس
فرهنگ فارسی عمید