جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با محلوق

محلوق

محلوق
موی سترده. (آنندراج). تراشیده شده. (ناظم الاطباء). روت. (یادداشت مرحوم دهخدا). حلیق. (منتهی الارب). رجوع به حلیق شود
لغت نامه دهخدا

محلوج

محلوج
پنبه ای که آن را از پنبه دانه جدا کرده باشند، حلاجی شده، پنبۀ زده شده
محلوج
فرهنگ فارسی عمید

محلوج

محلوج
پنبه زده، پنبه که از پنبه دان بیرون کرده باشند، پنبه بریده
محلوج
فرهنگ لغت هوشیار