صورتک، نقاب، پوشش پارچه ای که برای جلوگیری از ورود ذرات معلق در هوا جلوی بینی و دهان قرار می دهند، وسیله ای که برای محافظت از سوختگی در موقع جوشکاری جلوی صورت می گیرند، کنایه از حالتی که فرد برای پنهان کردن احساسات، افکار و درونیاتش به خود می گیرد، پوششی از مواد شیمیایی یا طبیعی که به منظور حفظ شادابی و سلامت یا رفع معایب پوست صورت روی آن قرار می دهند
صورتک، نقاب، پوشش پارچه ای که برای جلوگیری از ورود ذرات معلق در هوا جلوی بینی و دهان قرار می دهند، وسیله ای که برای محافظت از سوختگی در موقع جوشکاری جلوی صورت می گیرند، کنایه از حالتی که فرد برای پنهان کردن احساسات، افکار و درونیاتش به خود می گیرد، پوششی از مواد شیمیایی یا طبیعی که به منظور حفظ شادابی و سلامت یا رفع معایب پوست صورت روی آن قرار می دهند
مگس کوچک، آنچه شبیه مگس باشد، گوی کوچکی که در آخر لوله تفنگ و مسلسل (سبک و سنگین) نصب شده و تیر انداز بهنگام نشانه گیری خط بصر خود را با راس آن و زیر هدف میزان کند
مگس کوچک، آنچه شبیه مگس باشد، گوی کوچکی که در آخر لوله تفنگ و مسلسل (سبک و سنگین) نصب شده و تیر انداز بهنگام نشانه گیری خط بصر خود را با راس آن و زیر هدف میزان کند
تحریک شده، برانگیخته شده بن گردن بر انگیخته جنباک راننیتار هنگختار مو (اوستایی بهروز) مو تار انگیختار جنباننده پس یقین در عقل هر داننده هست - این که با جنبنده جنباننده هست (مولانا) سر کلاوه (گویش افغانی) بن گردن، تحریک شده برانگیخته جمع محرکین. تحریک کننده برانگیزاننده ورغلاننده جمع محرکین. یا محرک اول. ذات حق تعالی. یا محرک سرمدی. ذات حق تعالی
تحریک شده، برانگیخته شده بن گردن بر انگیخته جنباک راننیتار هنگختار مو (اوستایی بهروز) مو تار انگیختار جنباننده پس یقین در عقل هر داننده هست - این که با جنبنده جنباننده هست (مولانا) سر کلاوه (گویش افغانی) بن گردن، تحریک شده برانگیخته جمع محرکین. تحریک کننده برانگیزاننده ورغلاننده جمع محرکین. یا محرک اول. ذات حق تعالی. یا محرک سرمدی. ذات حق تعالی
آنچه که چهره خود را بدان بپوشاند، نقاب، صورت مستعار که بر روی نهند جهت بازی و مسخرگی نگاهدارنده فرانسوی روپوشه روبند، سر و ریخت نگاهدارنده. آنچه که چهره خود را بدان بپوشانند نقاب، (مخصوصا) صورتک عجیب و غریب که برای تغییر شکل یا مخفی کردن قیافه حقیقی بچهره زنند و در جشنها بدان صورت خود را ظاهر سازند، نقابی فلزی و مشبک که شمشیربازان برای حفاظت بچهره خود زنند، نقابی که غواصان بر صورت خودنصب کنند و آن بلوله اکسیژن یا لوله هوا اتصال دارد تابوسیله آن تنفس کنند
آنچه که چهره خود را بدان بپوشاند، نقاب، صورت مستعار که بر روی نهند جهت بازی و مسخرگی نگاهدارنده فرانسوی روپوشه روبند، سر و ریخت نگاهدارنده. آنچه که چهره خود را بدان بپوشانند نقاب، (مخصوصا) صورتک عجیب و غریب که برای تغییر شکل یا مخفی کردن قیافه حقیقی بچهره زنند و در جشنها بدان صورت خود را ظاهر سازند، نقابی فلزی و مشبک که شمشیربازان برای حفاظت بچهره خود زنند، نقابی که غواصان بر صورت خودنصب کنند و آن بلوله اکسیژن یا لوله هوا اتصال دارد تابوسیله آن تنفس کنند