جدول جو
جدول جو

معنی مجکر - جستجوی لغت در جدول جو

مجکر
(مُ کِ)
ستیزه و الحاح کننده در بیع. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجیر
تصویر مجیر
(پسرانه)
پناه دهنده، فریادرس، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مجدر
تصویر مجدر
کسی که آبله درآورده، آبله دار، آبله رو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجمر
تصویر مجمر
ظرفی که در آن آتش می ریزند، آتشدان، عودسوز، بوی سوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
پناه دهنده، فریادرس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مفکر
تصویر مفکر
فکر کننده، اندیشه کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماکر
تصویر ماکر
مکر کننده، فریب دهنده، فریبنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
به یادآورنده، وعظ کننده، واعظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسکر
تصویر مسکر
چیزی که سکر و مستی بیاورد، مستی آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منکر
تصویر منکر
کار یا رفتار ناپسند، بد و ناشایست، نکیر، زشت
نیرومند
ناشناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
مرد، نرینه، در علوم ادبی کلمه ای که در آن علامت تانیث نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجار
تصویر مجار
قومی از مردم مجارستان، از مردم این قوم، مربوط به مجار مثلاً سرزمین های مجار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منکر
تصویر منکر
کسی که امری را باور یا اقرار نمی کند، انکار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجار
تصویر مجار
فردی از قوم مجار
فرهنگ لغت هوشیار
نیگرای ناخستو وی ستو وی ستود منبل نا شناخته مقابل معروف، زشت ناپسند: (روزی ماری اژدها پیکر با صورتی سخت منکر... در آن باغ آمد) (مرزبان نامه. . 1317 ص 90)، قول و فعلی که بر خلاف رضای خدا باشد:جمع منکرات مناکر. یا نهی از منکر. منع کردن از اعمال نامشروع، زیرک فطن، جمع منکرون مناکیر، شگفت عجیب. انکار کننده، جاهل، جمع منکرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفکر
تصویر مفکر
فکر کننده، اندیشه نماینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسکر
تصویر مسکر
آنچه سبب مستی شود، مست کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موکر
تصویر موکر
لاتینی کفک از گیاهان کفک. یا موکرها. کفکها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
مرد، مقابل مونث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
پناه دهنده و دستگیر، فریادرس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجدر
تصویر مجدر
آبله بر آمده، آبله نشان، آبله دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجمر
تصویر مجمر
آتشدان و منقل و ظرفی که در آن زغال افروخته می ریزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجبر
تصویر مجبر
شکسته بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبکر
تصویر مبکر
پگاه خیزاننده، پگاه آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکر
تصویر ماکر
فریبنده و بد سگال، خدعه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماکر
تصویر ماکر
((کِ))
فریبنده، مکرکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجیر
تصویر مجیر
((مُ))
پناه دهنده، فریادرس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجمر
تصویر مجمر
((مِ مَ))
منقل، آتش دان، عودسوز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجدر
تصویر مجدر
((مُ جَ دَّ))
آبله رو، آبله دار، به شکل صورت آبله دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
((مُ ذَ کَّ))
نر، مربوط یا متعلق به جنس نر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
((مُ ذَ کِّ))
به یاد آورنده، وعظ کننده، واعظ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسکر
تصویر مسکر
((مُ کِ))
مستی آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفکر
تصویر مفکر
((مُ فَ کِّ))
اندیشمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منکر
تصویر منکر
((مُ کِ))
انکارکننده، ردکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذکر
تصویر مذکر
نرینه، نر
فرهنگ واژه فارسی سره