معنی منکر
- منکر
- نیگرای ناخستو وی ستو وی ستود منبل نا شناخته مقابل معروف، زشت ناپسند: (روزی ماری اژدها پیکر با صورتی سخت منکر... در آن باغ آمد) (مرزبان نامه. . 1317 ص 90)، قول و فعلی که بر خلاف رضای خدا باشد:جمع منکرات مناکر. یا نهی از منکر. منع کردن از اعمال نامشروع، زیرک فطن، جمع منکرون مناکیر، شگفت عجیب. انکار کننده، جاهل، جمع منکرین
