مفکر مفکر اندیشه نماینده. (آنندراج). فکرکننده. (غیاث). آنکه اندیشه می نماید. (ناظم الاطباء). اندیشه کننده. اندیشنده: ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا
مفکر مفکر اندیشیده شده. آنچه موضوع اندیشه واقعشود. چیزی که درباره آن اندیشیده شود: ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر پرسنده شد این نفس مفکر ز مفکر. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا