جدول جو
جدول جو

معنی مجهش - جستجوی لغت در جدول جو

مجهش
آماده گریستن شونده، شتاباننده
تصویری از مجهش
تصویر مجهش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مدهش
تصویر مدهش
چیزی که باعث سرگشتگی و حیرت می شود، دهشت آور، حیرت انگیز
فرهنگ فارسی عمید
درندشت بیابان بی نشانه بیابانی که نشانه ای در آن نباشد و مسافران راه بجایی نبرند جمع مجاهل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجهز
تصویر مجهز
تجهیز شده، آماده و مهیا شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدهش
تصویر مدهش
شگفت آور، هاژیگر (هاژی حیرت) در دهشت اندازنده دهشت آور حیرت آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجهل
تصویر مجهل
((مَ هَ))
بیابانی که نشانه ای در آن نباشد و مسافران راه به جایی نبرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجهز
تصویر مجهز
((مُ جَ هَّ))
تجهیز شده، آماده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجهز
تصویر مجهز
((مُ جَ هِّ))
مهیا کننده اسباب، تجهیزکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدهش
تصویر مدهش
((مُ هِ))
وحشت آور، هراسناک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجهز
تصویر مجهز
دارای امکانات و وسایل لازم، تجهیزشده، آماده، مهیا، آماده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهش
تصویر جهش
زاریدن، آماده بگریستن جهیدن، پرش جهیدن، پرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهش
تصویر جهش
جست و خیز، جهیدن، طبیعت، سرشت، خلقت، برای مثال چون آن بدجهش رفت نزدیک شاه / ورا دید با بند در پیشگاه (فردوسی۴ - ۸/۳۶۱ حاشیه)،
در علم زیست شناسی تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ می دهد، موتاسیون، جهش ژنتیکی
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی باشد مانند اسفناج و آن بیشتر در کناره های جوی آب روید و آن را در آش کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجش
تصویر مجش
دستاس کوبنده شکننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهش
تصویر جهش
((جَ یا جِ هِ))
جست و خیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجه
تصویر مجه
برغست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود
پژند، هنجمک، هجند، مچّه، بلغس، بلغست، یبست، ورغست، فرغست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهش
تصویر جهش
Mutation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การกลายพันธุ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
उत्परिवर्तन
دیکشنری فارسی به هندی