- مجهش
- آماده گریستن شونده، شتاباننده
معنی مجهش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیزی که باعث سرگشتگی و حیرت می شود، دهشت آور، حیرت انگیز
درندشت بیابان بی نشانه بیابانی که نشانه ای در آن نباشد و مسافران راه بجایی نبرند جمع مجاهل
تجهیز شده، آماده و مهیا شده
شگفت آور، هاژیگر (هاژی حیرت) در دهشت اندازنده دهشت آور حیرت آور
دارای امکانات و وسایل لازم، تجهیزشده، آماده، مهیا، آماده شده
زاریدن، آماده بگریستن جهیدن، پرش جهیدن، پرش
جست و خیز، جهیدن، طبیعت، سرشت، خلقت، برای مثال چون آن بدجهش رفت نزدیک شاه / ورا دید با بند در پیشگاه (فردوسی۴ - ۸/۳۶۱ حاشیه) ،
در علم زیست شناسی تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ می دهد، موتاسیون، جهش ژنتیکی
در علم زیست شناسی تغییر ناگهانی که در صفات و خصایص جانور یا گیاه رخ می دهد، موتاسیون، جهش ژنتیکی
گیاهی باشد مانند اسفناج و آن بیشتر در کناره های جوی آب روید و آن را در آش کنند
دستاس کوبنده شکننده
برغست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود
پژند، هنجمک، هجند، مچّه، بلغس، بلغست، یبست، ورغست، فرغست
پژند، هنجمک، هجند، مچّه، بلغس، بلغست، یبست، ورغست، فرغست
Mutation
мутация
Mutation
мутація
mutacja
mutação
mutazione
mutación
mutation
mutatie
การกลายพันธุ์
mutasi
تحوّلٌ
उत्परिवर्तन
מוטציה
mutasyon