معنی مدهش - فرهنگ فارسی عمید
معنی مدهش
- مدهش
- چیزی که باعث سرگشتگی و حیرت می شود، دهشت آور، حیرت انگیز
تصویر مدهش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مدهش
مدهش
- مدهش
- شگفت آور، هاژیگر (هاژی حیرت) در دهشت اندازنده دهشت آور حیرت آور
فرهنگ لغت هوشیار
مدهش
- مدهش
- درحیرت افکننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). دهشت آورنده. آشفته کننده. سرگردان نماینده. بی هوش کننده. (ناظم الاطباء). هولناک. مایۀ حیرت. ترسناک. نعت فاعلی است از ادهاش. رجوع به ادهاش شود
لغت نامه دهخدا
مدهش
- مدهش
- مُدهِش. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از تدهیش. رجوع به مُدْهِش و تدهیش شود
لغت نامه دهخدا