- مجاوبت
- یکدیگر را جواب دادن پاسخ دادن بپرسشهای همدیگر جمع مجاوبات
معنی مجاوبت - جستجوی لغت در جدول جو
- مجاوبت ((مُ وَ بَ))
- یکدیگر را جواب دادن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دوری گزیدن، دوری کردن
از جایی گذشتن، از گناه کسی در گذشتن
همدیگر را کشیدن، با هم نزاع کردن، نزاع و کشمکش
با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند
از جایی گذشتن، عقب انداختن کسی را و گذشتن از وی
مجاور بودن همسایه بودن در جوار کسی بودن، در مکانی مقدس اقامت گزیدن: و بترخیص حضرت نادری مجاورت آستان عرش بنیان را اختیار و در آن اوان در آنجا می بود، همسایگی، نزدیکی: ... آتش اندر نیستانی افتد هر چه خشک باشد بسوزد و از جهت مجاورت خشک بسیار تر نیز بسوزد
مجاوبه و مجاوبت در فارسی مونث مجاوب: هم پاسخی به یکدیگر پاسخ دادن جمع مجاوبات
جمع مجاوبت
پهلوی هم واقع شدن، از یکدیگر دور شدن دوری گزیدن
مجاذبه، منازعت کردن
بطور نوبه قرار دادن چیزی را، عقوبت کردن، از عقب کسی در آمدن، نوبت گذاری: (معاقبت آنست که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد) (المعجم. مد. چا. 47: 1)، عقوبت
جواب دادن ها
با هم جولان کردن، با یکدیگر گشتن در جنگ یا در کشتی برای پیروزی یافتن بر یکدیگر
همسایگی کردن با کسی، در جوار کسی یا جایی به سر بردن، همسایگی
Juxtaposition, Vicinity
justaposição, vizinhança
Nebeneinanderstellung, Nähe
zestawienie, bliskość
соположение , близость
зіставлення , близькість
naastplaatsing, nabijheid
yuxtaposición, vecindad
juxtaposition, proximité
giustapposizione, vicinanza
निकटता , निकटता
সমান্তরাল স্থাপন , নিকটবর্তীতা
penempatan bersebelahan, kedekatan
yan yana koyma, yakınlık