جدول جو
جدول جو

معنی مناوبت

مناوبت((مُ وِ بَ))
چیزی را نوبتی کردن، عقوبت کردن
تصویری از مناوبت
تصویر مناوبت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مناوبت

مناوبت

مناوبت
بطور نوبه قرار دادن چیزی را، عقوبت کردن، از عقب کسی در آمدن، نوبت گذاری: (معاقبت آنست که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد) (المعجم. مد. چا. 47: 1)، عقوبت
فرهنگ لغت هوشیار

مناوبت

مناوبت
نوبت قرار دادن. نوبت گذاری. مناوبه: امیرناصرالدین بفرمود که بر سبیل مناوبت پانصد نفر از مردان کار روی بدیشان بنهند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 41). بر سبیل مناوبت دوهزار مرد بر درگاه قایم می دارد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 321). معاقبت آن است که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد. (المعجم چ مدرس رضوی چ 1 ص 47). رجوع به مناوبه شود
لغت نامه دهخدا

مجاوبت

مجاوبت
یکدیگر را جواب دادن پاسخ دادن بپرسشهای همدیگر جمع مجاوبات
مجاوبت
فرهنگ لغت هوشیار