جدول جو
جدول جو

معنی متهود - جستجوی لغت در جدول جو

متهود(مُ تَ هََ وْ وِ)
توبه کننده. (از آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). توبه کرده. (ناظم الاطباء). التایب. (مهذب الاسماء) ، جهود شونده. (آنندراج). یهودی شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، برگشته از حق. (ناظم الاطباء) ، کار نیکو نماینده. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، آهسته در رفتار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهود شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متعود
تصویر متعود
عادت یافته، خوگرفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متهور
تصویر متهور
بی باک، بی پروا، بی ترس، دلیر، پردل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
حاضر شده، دیده شده، آنچه دیده شود، آنچه بر آن گواه شوند، روز جمعه، روز قیامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معهود
تصویر معهود
مورد عهد واقع شده، معروف، دیده و شناخته شده، قدیمی، کهنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متهجد
تصویر متهجد
کسی که شب تا سحر برای نماز و عبادت بیدار بماند، شب زنده دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجهود
تصویر مجهود
کوشش، تلاش، جد و جهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنود
تصویر متنود
شاخ جنبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معهود
تصویر معهود
پیمان کرده شده، عهد کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
هویدا، پیدا، پدیدار، نمایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متهول
تصویر متهول
کسی که باو چشم زخم میرسانند، ترسانیده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجهود
تصویر مجهود
کوشش، جهد، غایت کوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متهجد
تصویر متهجد
شب زنده دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متهور
تصویر متهور
دلیر و بیباک، بی پروا، گستاخ، جسور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعود
تصویر متعود
عادت یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معهود
تصویر معهود
((مَ))
عهد کرده شده، شناخته شده، معروف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
((مَ))
دیده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجهود
تصویر مجهود
((مَ))
کوشش کرده شده، جهد، کوشش، سعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متعود
تصویر متعود
((مُ تَ عَ وِّ))
عادت کننده، خوگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متهور
تصویر متهور
((مُ تَ هَ وِّ))
بی پروا، دلیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متهجد
تصویر متهجد
((مُ تَ هَ جِّ))
آن که شب هاتا هنگام سحر به عبادت خدا پردازد، شب زنده دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
Conspicuous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
conspicueux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
göze çarpan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
mencolok
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
प्रकट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
appariscente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
помітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
conspicuo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
opvallend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
заметный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
widoczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
auffällig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
conspícuo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشهود
تصویر مشهود
눈에 띄는
دیکشنری فارسی به کره ای