معنی معهود تصویر معهود معهود مورد عهد واقع شده، معروف، دیده و شناخته شده، قدیمی، کهنهمورد عهد واقع شده، معروف، دیده و شناخته شده، قدیمی، کهنه فرهنگ فارسی عمید