جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متعود

متعود

متعود
خوگر و عادت کننده. (آنندراج) (غیاث) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : چه سایر بندگان و خدمتکاران به انعام و بخشش خداوندی متعودند. (گلستان). و رجوع به تعود شود
لغت نامه دهخدا

مسعود

مسعود
نیکبخت، سعادتمند، مبارک، خجسته، نام پسر سلطان محمد غزنوی، نام شاعر معروف قرن پنجم، مسعود سعد سلمان
مسعود
فرهنگ نامهای ایرانی