معنی متشرق - جستجوی لغت در جدول جو

متشرق

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستشرق — تصویر مستشرق

کسی که آشنا و دانا به اوضاع و احوال ملل مشرق زمین است، خاورشناس

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متشرف — تصویر متشرف

بزرگ داشته، بزرگ منش

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متشرد — تصویر متشرد

رمیده، رم کرده، گریخته

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متشرع — تصویر متشرع

کسی که معتقد به دین و شریعت باشد، پیرو شرع، کسی که پیرو مکتب متشرعه است

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متطرق — تصویر متطرق

راه یابنده، ویژگی جسمی که چکش بخورد، چکش خوار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

پراکنده، دورازهم، در تصوف ویژگی سالکی که در حالت تفرقه است

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متشوق — تصویر متشوق

مشتاق، آرزومند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از متشرع — تصویر متشرع

پیرو شرع

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مستشرق — تصویر مستشرق

خاور شناس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متشرد — تصویر متشرد

رونده، رمیده رونده ذاهب، رمیده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متطرق — تصویر متطرق

پراکنده، راه گیرنده راه جوینده راه جوینده راه یابنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متشرف — تصویر متشرف

بزرگ و بزرگمنش، گشاده دست و خوبروی، تعظیم شده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متشرم — تصویر متشرم

شکافته

فرهنگ لغت هوشیار

خواهان نما آرزومند نما بتکلف ظاهر کننده شوق خود را، آرزومند جمع متشوقین

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

پراکنده شده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متطرق — تصویر متطرق

((مُ تَ طَ رِّ))

راه یابنده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مستشرق — تصویر مستشرق

((مُ تَ رِ))

شرق شناس. کارشناس

فرهنگ فارسی معین

تصویری از متشرع — تصویر متشرع

((مُ تَ شَ رِّ))

آگاه به امور شرعی، معتقد به امور شرعی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

((مُ تَ فَ رِّ))

پراکنده، پریشان

فرهنگ فارسی معین

تصویری از متشرد — تصویر متشرد

((مُ تَ شَّ رِ))

رمنده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از متشرف — تصویر متشرف

((مُ تَ شَ رِّ))

صاحب تشرف، بزرگ منش، جمع متشرفین

فرهنگ فارسی معین

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

پراکنده

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از مستشرق — تصویر مستشرق

خاور شناس

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

Sparse

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

rare

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

esparso

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

spärlich

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

rzadki

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

разреженный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

рідкісний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

schaars

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

escaso

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

sparso

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از متفرق — تصویر متفرق

विरल

دیکشنری فارسی به هندی