سوراخ دار. (آنندراج). سوراخ کرده. (ناظم الاطباء) ، سوراخ دارکننده. (آنندراج). کسی که با برماه سوراخ می کند، آتش افروزنده، پوست کرم خورده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تثقب شود
سوراخ دار. (آنندراج). سوراخ کرده. (ناظم الاطباء) ، سوراخ دارکننده. (آنندراج). کسی که با برماه سوراخ می کند، آتش افروزنده، پوست کرم خورده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تثقب شود
نوافل خواننده بعد فریضه و کسب ثواب کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که نافله می خواند پس از فریضه و کسب ثواب می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تثوب شود
نوافل خواننده بعد فریضه و کسب ثواب کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که نافله می خواند پس از فریضه و کسب ثواب می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تثوب شود
سوراخ کننده در چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که بسیار سوراخ می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تثقیب شود، آنکه آتش بر می افروزد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
سوراخ کننده در چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که بسیار سوراخ می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تثقیب شود، آنکه آتش بر می افروزد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
چشم داشت دارنده. (آنندراج). کسی که انتظار می کشد و امید دارد. (ناظم الاطباء) : التجا به سایۀ دیواری کردم، مترقب که کسی حر تموز از من ببرد... (گلستان) ، کسی که اندیشه می کند و می نگرد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، منتظر و نگران و امیدوار. (ناظم الاطباء) ، با حرص و آز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، محافظ و نگهبان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به ترقب شود
چشم داشت دارنده. (آنندراج). کسی که انتظار می کشد و امید دارد. (ناظم الاطباء) : التجا به سایۀ دیواری کردم، مترقب که کسی حر تموز از من ببرد... (گلستان) ، کسی که اندیشه می کند و می نگرد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، منتظر و نگران و امیدوار. (ناظم الاطباء) ، با حرص و آز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، محافظ و نگهبان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به ترقب شود
مته بهر مه ماه رمه بر ماهه سینا سوراخ کننده سینا آتش افروز بزرگراه راه بزرگ سوراخ دار سفته مروارید سفته آلتی که با آن چوب و جز آنرا سوراخ کنند مته بر ماهه: به تیشه پدر و مثقب و کمانه و مقل بخرط مهره گردون و پره دولاب. (خاقانی) سوراخ کرده شده. سوراخ کننده جمع مثقبین
مته بهر مه ماه رمه بر ماهه سینا سوراخ کننده سینا آتش افروز بزرگراه راه بزرگ سوراخ دار سفته مروارید سفته آلتی که با آن چوب و جز آنرا سوراخ کنند مته بر ماهه: به تیشه پدر و مثقب و کمانه و مقل بخرط مهره گردون و پره دولاب. (خاقانی) سوراخ کرده شده. سوراخ کننده جمع مثقبین