جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مترقب

مترقب

مترقب
چشم داشت دارنده. (آنندراج). کسی که انتظار می کشد و امید دارد. (ناظم الاطباء) : التجا به سایۀ دیواری کردم، مترقب که کسی حر تموز از من ببرد... (گلستان) ، کسی که اندیشه می کند و می نگرد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، منتظر و نگران و امیدوار. (ناظم الاطباء) ، با حرص و آز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، محافظ و نگهبان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به ترقب شود
لغت نامه دهخدا

مترقی

مترقی
دارای گرایش به پیشرفت، پیشرفته، دارای حرکت رو به بالا
مترقی
فرهنگ فارسی عمید